سفلی
license
98
1667
100
معنی کلمه سفلی
معنی واژه سفلی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | صفت پائيني، زيرين، فرودين | ||
متضاد | علوي، فرازين | ||
واژه | سفلی | ||
معادل ابجد | 180 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | soflā | ||
ترکیب | (صفت) [عربی: سُفلی، مؤنثِ اسفل] | ||
مختصات | (سُ یا س یُ) [ ع . ] (ص نسب .) | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی سفلی | ||
پخش صوت |
سفلی . [ س ُ ] (اِ) دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود. (برهان ). دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود و اهل هندکراهی خوانند. (آنندراج ) (شرفنامه ).
صفت پائيني، زيرين، فرودين
علوي، فرازين