جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sag
dog  |

سگ

معنی: سگ . [ س َ ] (اِ) پهلوی «سک » (لغت جنوب غربی )، پارسی باستان «سکا» = ایرانی باستان «سپکا» (هرودتس «سپاخا» را در زبان مادی به معنی (سگ ) آورده است ). آریایی «سوآ-کا» سانسکریت «سون » و نیز در پهلوی «سگ » . ارمنی «شن » . کردی «سه » (سینان ) (سگ ) جمع «سان » «سئیان » . افغانی «سپی » . کاشانی «اسبه » و «اسپه » . تالشی «سیپه » و رجوع کنید به هوبشمان . گیلکی «سیگ » . سمنانی «اسپا» . سنگسری «آئسبه » «اسیه » . سرخه ای «اسبه » . لاسگردی «آئسبئه » . شهمیرزادی «سگ » .
حیوانی چارپا از پستانداران گوشت خوار که غالباً اهلی میشود و دارای انواع بسیار است . کلب (عربی ). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ترجمه ٔ کلب ، درنده و گزنده ازصفات اوست . (آنندراج ).
پستانداری از رسته ٔ گوشت خواران که سردسته ٔ تیره ٔ خاصی بنام تیره ٔ سگ سانان میباشد. این جانور اهلی و دارای دندانهای آسیای قوی است ولی برخلاف گربه چنگالهایش کند و همیشه آشکار است . سگ دارای نژادهای مختلف است و تاکنون در حدود دویست نژاد از آن شناخته شده و در کارهای مختلف خدمات ذیقیمتی به انسان میکنند. شامه ٔ وی بسیار قوی است و از رد پا و بویی که شکار از خود باقی میگذارد محل شکار را پیدا میکند. بمناسبت استفاده هایی که انسان از وجودسگ مینماید، تقسیماتی برای وی قایل شده از قبیل سگ گله ، سگ شکاری ، سگ پلیس و سگ خانوادگی که جهت حفاظت و گاهی بعنوان تجمل نگاهداری میشوند :
چون خر رواست پایگهت آخر
چون سگ سزاست جایگهت شله .
خفاف .
نیابند مر یکدگر را بتگ
دوان همچو نخجیر از پیش سگ .
فردوسی .
نه در سرش مغز و نه در تنش رگ
چه طوس فرومایه پیشم چه سگ .
فردوسی (شاهنامه ج 2 ص 766).
سگ دون همت استخوان جوید
بچه ٔشیر مغز جان جوید
مرد عالی همم نجوید بند
سگ بود سگ بلقمه ای خرسند.
سنایی .
ندانم مرکبی کایام در وی
ردیف هر سگ آهویی ندارد.
خاقانی .
قارون گرفتمت که شدی در توانگری
سگ نیزبا قلاده ٔ زرین همان سگ است .
سعدی .
سگی را لقمه ای هرگز فراموش
نگردد ور زنی صد نوبتش سنگ .
سعدی .
- سگان آز ؛ کنایه از طالبان دنیا و اهل حرص . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
- سگان جیفه ٔ دنیا ؛ کنایه از طالبان دنیا. (ناظم الاطباء) (مجموعه ٔ مترادفات ص 237).
- سگ ابلق ؛ کنایه از روزگار است به اعتبار شب و روز یا نیک و بد و شادی و غم . (از برهان ) (آنندراج ). زمانه به اعتبارروز و شب . ذیل سگ . (رشیدی ).
- سگ استاد؛ کلب ِ مُعَلَّم :
سگ استاد را صیدش حلال است
ز جاهل کشتن حیوان وبال است .
ناصرخسرو.
- سگ پاسوخته ؛ کنایه از هرزه گرد و دربدر. رجوع به سگ پاسوخته شود.
- سگ در ؛ آنچه را سگ دریده باشد.
- || در تداول خانگی آنکه زود جامه کهن و پاره کند.
- امثال :
از شیخعلی خان بترسم از سگش هم بترسم .
با سگ به جوال رفتن .
بر در خانه هر سگی شیر است .
پندارم سگ خورد، یا فکر میکنم سگ خور شده است .
چشمانی سخت گیرا و جذاب داشتن .
چشمهایش سگ دارد؛ بمزاح یا محبت ،
چوب بسر سگ بزنی ... پیدا میشود، درمی آید (در موقعی که فراوانی و کثرت چیزی را بخواهند برسانند).
چو نام سگ بری چوبی به دست آر.
دهن سگ به لقمه دوخته به .
سر خردندان سگ .
سگ از درد میمیرد بی بی شکار میخواهد.
سگ استخوان سوخته را بو نمیکند.
سگ بابا نداشت حاجی عموش را میخواند.
سگ با دمش زیرپایش را جاروب میکند.
سگ باش کوچک خانه مباش .
سگ بود سگ به لقمه ای خرسند.
سگ تازی که آهوگیر گردد
بگیرد آهویش چون پیر گردد.
سگ چون چنگ کند یک پای بالا گیرد.
سگ چیست که پشمش چه باشد.
سگ در حضور به از برادر دور.
سگ حسن دله .
سگ در خانه ٔ خودش پارس میکند.
سگ در خانه ٔ صاحبش شیر است .
سگ در سایه ٔ دیوارراه میرود گمان میکند که سایه ٔ خود اوست .
سگ را به زور به شکار نتوان برد.
سگ را به مسجد چه کار.
سگ سگ است ارچه پاسبان باشد.
سگ سیر قلیه ترش .
سگ صاحبش را نمی شناسد.
سگ کجا خانه کجا؛ درباره ٔ دو چیز نامناسب گویند.
سگ کجا لانه کجا.
سگ که چاق شد قورمه اش نمیکنند.
سگ که شد منظور نجم الدین سگان را سرور است . (امیرعلی شیر).
سگ ِ کیست ؛ اهمیتی ندارد.
سگ گزنده همان به که آشنا باشد.
سگ ماده به لانه شیر نر است .
سگ نازی آباد است نه غریبه میشناسد و نه آشنا.
سگ نبود چخش کنم ، گربه نبود پیشش کنم . بادی بودآمد و رفت من چه کنم .
کاه پیش سگ و استخوان پیش خر نهادن .
مثل سگ پشیمان شدن .
... ادامه
1128 | 0
مترادف: تازي، كلب
متضاد: گربه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: sak] (زیست‌شناسی)
مختصات: (سَ) [ په . ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: sag
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 80
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
dog | doggy , tike , tyke
ترکی
köpek
فرانسوی
chien
آلمانی
hund
اسپانیایی
perro
ایتالیایی
cane
عربی
كلب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "سگ" در زبان فارسی، علاوه بر اینکه یک اسم است، موارد مختلفی از نظر قواعد نگارشی و دستوری دارد. در زیر به برخی از این قواعد اشاره می‌کنم:

  1. معنای کلمه: "سگ" به حیوانی اشاره دارد که به عنوان یک حیوان خانگی و حیوان کارآمد در دنیا شناخته می‌شود. همچنین، گاهی به عنوان نماد وفاداری نیز تلقی می‌شود.

  2. جمع‌سازی:

    • جمع "سگ" به صورت "سگ‌ها" است. در زبان محاوره ممکن است فقط از "سگ‌ها" استفاده شود.
    • برای جمع‌سازی به صورت ادبی، می‌توان به "سگان" نیز اشاره کرد.
  3. کاربردها:

    • می‌توان از کلمه "سگ" در جمله‌ها به صورت اسم فاعل، مفعول، و حتی صفت بهره برد.
    • مثلاً: "سگ وفاداری دارد." یا "سگ‌ها در پارک بازی می‌کنند."
  4. ادبیت و استفاده در شعر و نثر:

    • در ادبیات فارسی، "سگ" ممکن است در متن‌ها و اشعار به صورت نمادین استفاده شود و معانی عمیق‌تری پیدا کند.
  5. نکات نگارشی:
    • در نوشتار رسمی، حتماً از املای صحیح "سگ" استفاده شود و از استفاده‌های غیررسمی و slang پرهیز شود.
    • در جملاتی که شامل تشدید باشد، توجه به تلفظ درست آن نیز لازم است؛ مانند: "سگ‌ها".

این قواعد می‌تواند به شما کمک کند تا در نوشتن و صحبت کردن درباره کلمه "سگ" دقت بیشتری داشته باشید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "سگ" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. سگ من بسیار مهربان و وفادار است.
  2. او هر روز صبح سگش را به پارک می‌برد.
  3. سگ‌ها به عنوان بهترین دوستان انسان‌ها شناخته می‌شوند.
  4. سگ‌ها در برخی کشورها به عنوان نگهبان استفاده می‌شوند.
  5. بچه‌ها با سگ در حیاط بازی می‌کنند.

اگر به جملات بیشتری نیاز دارید، در خدمت شما هستم!


واژگان مرتبط: سگ نر، گیره، میله قلاب دار، سگ کوچولو، سگک، کودک، ادم خام دست وبی تجربه، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست، طفل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری