جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šāb[b]
shab  |

شاب

معنی: شاب . [ شاب ب ] (ع ص ) جوان از وقت بلوغ تا سی وچهار سال . (دهار). مرد جوان . شباب بفتح جمع و منه الحدیث : سیدا شباب اهل الجنة، و بجز این کلمه فاعل بر وزن فعال جمع بسته نمیشود. و به شبان به ضم و شبیه بتحریک نیز جمع بسته میشود. (منتهی الارب ). و آن بزرگتر از غلام و کوچکتر از کهل باشد و آن از بیست ویک سالگی تا سی وپنج سالگی است . (مسعودی ). کسی را گویند که سن او بین سی و چهل سال باشد و شیخ مرد بسیار سال را خوانند و آن پس از کهل آید و کهل کسی را گویند که روزگار شبابش سرآمده باشد و شاب شرعاً از پانزده سالگی یا از حد بلوغ است تا سی سالگی مادام که موی سپید نشده باشد و کهول از سی سالگی است تا پنجاه سالگی و شیخ شرعاً زیاده از پنجاه سالگی است . چنین آمده است در البیرجندی بنقل از المغرب . و در جامع الرموز در بیان نماز جماعت آمده است که شابه بتشدید لغةً دختری را گویند که سنش بین نوزده و سی وسه سال باشد و شرعاً از پانزده سالگی است تا بیست ونه سالگی . و در همان کتاب در باب ایمان آمده است که شاب لغة از نوزده سالگی و کهل از سی وچهارسالگی است و شیخ از پنجاه ویک سالگی تا پایان عمر. و چنین آمده است در التتمة، و در قاموس یاد شده است که همانا کهل از سی ویک سالگی است و شیخ ازپنجاه سالگی تا پایان عمر. (کشاف اصطلاحات الفنون ).
... ادامه
1462 | 0
مترادف: برنا، جوان، نوجوان
متضاد: پير
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی: شابّ، جمع: شَباب و شُبّان] [قدیمی]
مختصات: (بّ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: SAb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 303
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
shab
ترکی
Şap
فرانسوی
shab
آلمانی
shab
اسپانیایی
shab
ایتالیایی
shab
عربی
شاب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شاب" در زبان فارسی به معنای "پسر" یا "نامرد" در برخی از گویش‌ها و محاورات colloquial استفاده می‌شود. اما این کلمه به طور خاص در زبان فارسی معیار رسمیت ندارد و بیشتر در شکل‌های محاوره‌ای و غیررسمی به کار می‌رود.

از نظر قواعد نگارشی، استفاده از کلمه "شاب" باید در متن‌هایی که رسمی نیستند، با دقت انجام شود و به بهتر است در متن‌های ادبی، علمی یا رسمی از واژه‌های استاندارد و مورد تایید فرهنگ‌نامه‌های معتبر استفاده کرد. همچنین، در متون غیررسمی می‌توان به تناسب و حساسیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود آگاه بود و در نظر داشت که ممکن است این کلمه در برخی محیط‌ها یا بافت‌ها ناپسند تلقی شود.

به عنوان قاعده‌ کلی:

  1. محاوره‌ای و غیررسمی بودن: استفاده از "شاب" در مکالمات غیررسمی، دوستانه یا برای بیان احساسات صمیمی مجاز است.
  2. اجتناب در متون رسمی: در متون علمی، ادبی یا رسمی، توصیه می‌شود از واژه‌های شناخته‌شده و رسمی‌تر استفاده شود.
  3. تنوع واژگان: به جای "شاب"، می‌توان واژه‌های دیگری مانند "پسر" یا "جوان" را به کار برد که از نظر فرهنگی و اجتماعی قابل قبول‌تر هستند.

امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شاب" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. او همیشه شاب و پرانرژی به نظر می‌رسد.
  2. با وجود سنش، هنوز هم شاب و جوان باقی مانده است.
  3. این نوشیدنی جدید شاب و دلچسبی دارد.
  4. ما در جشن تولد او یک کیک شاب و زیبا خریدیم.
  5. لبخند شاد او فضایی شاب و دلنشین به مهمانی بخشید.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا جملات خاص‌تری مدنظر دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری