جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šāb[b]
shab  |

شاب

معنی: شاب . [ ب ب ] (اِخ ) الظریف . (661 - 688 هَ . ق .). محمدبن عفیف . او را دیوانی است . (کشف الظنون ). محمدبن سلیمان بن علی بن عبداﷲ التلمسانی معروف به شاب الظریف شاعری باریک اندیش و دارای اشعار پسندیده و لطیف بود. در قاهره تولد و در دمشق وفات یافت . او را دیوان شعری است که بطبع رسیده است . (اعلام زرکلی ج 3 ص 902 از فوات الوفیات ج 2 ص 211). محمدبن سلیمان بن علی (شمس الدین ) التلمسانی بن الشیخ عفیف الدین التلمسانی . قاضی شهاب الدین در باره ٔ او گوید:... مردم روزگار وی خاصه اهل دمشق شیفته ٔ اشعارش بودند... جماعتی از دوستان او را دیدم که هیچیک از شاعران را از او برتر نمیشمردند و اشعار وی را با تعظیم و بزرگداشت روایت میکردند. بیشتر اشعارش از رشاقت لفظی بهره مند است . حفظ اشعار او آسان است و از لغات عامیانه خالی نیست ... وی در جوانی بچنگال اجل گرفتار آمد... شیخ صلاح الدین گویند: شاعری است نیکوسخن ، پسر شاعر نیکوسخن . در جوانی درگذشت . وفاتش در دمشق و تولدش در قاهره اتفاق افتاد. او را دیوانی است که در بیروت و مصر بنام دیوان الشاب الظریف بطبع رسیده و دیگر مقامه ای است که بنام مقامة ابن العفیف التلمسانی در دمشق چاپ شده است . (معجم المطبوعات ج 1 ص 186). و رجوع به ابن عفیف تلمسانی شود.
... ادامه
457 | 0
مترادف: برنا، جوان، نوجوان
متضاد: پير
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی: شابّ، جمع: شَباب و شُبّان] [قدیمی]
مختصات: (بّ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: SAb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 303
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
shab
ترکی
Şap
فرانسوی
shab
آلمانی
shab
اسپانیایی
shab
ایتالیایی
shab
عربی
شاب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شاب" در زبان فارسی به معنای "پسر" یا "نامرد" در برخی از گویش‌ها و محاورات colloquial استفاده می‌شود. اما این کلمه به طور خاص در زبان فارسی معیار رسمیت ندارد و بیشتر در شکل‌های محاوره‌ای و غیررسمی به کار می‌رود.

از نظر قواعد نگارشی، استفاده از کلمه "شاب" باید در متن‌هایی که رسمی نیستند، با دقت انجام شود و به بهتر است در متن‌های ادبی، علمی یا رسمی از واژه‌های استاندارد و مورد تایید فرهنگ‌نامه‌های معتبر استفاده کرد. همچنین، در متون غیررسمی می‌توان به تناسب و حساسیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود آگاه بود و در نظر داشت که ممکن است این کلمه در برخی محیط‌ها یا بافت‌ها ناپسند تلقی شود.

به عنوان قاعده‌ کلی:

  1. محاوره‌ای و غیررسمی بودن: استفاده از "شاب" در مکالمات غیررسمی، دوستانه یا برای بیان احساسات صمیمی مجاز است.
  2. اجتناب در متون رسمی: در متون علمی، ادبی یا رسمی، توصیه می‌شود از واژه‌های شناخته‌شده و رسمی‌تر استفاده شود.
  3. تنوع واژگان: به جای "شاب"، می‌توان واژه‌های دیگری مانند "پسر" یا "جوان" را به کار برد که از نظر فرهنگی و اجتماعی قابل قبول‌تر هستند.

امیدوارم این اطلاعات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "شاب" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. او همیشه شاب و پرانرژی به نظر می‌رسد.
  2. با وجود سنش، هنوز هم شاب و جوان باقی مانده است.
  3. این نوشیدنی جدید شاب و دلچسبی دارد.
  4. ما در جشن تولد او یک کیک شاب و زیبا خریدیم.
  5. لبخند شاد او فضایی شاب و دلنشین به مهمانی بخشید.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید یا جملات خاص‌تری مدنظر دارید، لطفاً بفرمایید!


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری