جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شلو. [ ش ِل ْوْ ] (ع اِ) اندام با گوشت . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). اندام . (دهار) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). قد و قامت بدن . (ناظم الاطباء). || تن و جسد از هر چیزی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || هر سلخ شده و پوست برکشیده ای که آنرا خورده و قدری از آن باقی مانده باشد. ج ، اَشلاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). - شلوالانسان ؛ جسد انسان پس از پوسیدگی آن . (ناظم الاطباء). || بقیه از مردم .(منتهی الارب ) (آنندراج ). سروال، بنطلون، سروال صفير، سروال تحتي قصير للنساء، بنطال
کلمه "شلو" در زبان فارسی به معنای "شلوغ" یا "شلوغی" است و به صورتها و کاربردهای مختلفی در نوشتار و گفتار استفاده میشود. به بعضی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
استفاده از علامتها: اگر "شلو" در ابتدای جمله باشد، باید با حرف بزرگ نوشته شود: «شلو یک وضعیت رایج است.»
نشانههای نگارشی: اگر در جملههای مرکب یا سوالی استفاده شود، علامت سوال یا سایر نشانهها باید به درستی به کار روند: «چرا اینجا اینقدر شلو است؟»
همنوایی با فعلها: اگر "شلو" به عنوان صفت استفاده شود، باید به درستی با فعلهای مرتبط ترکیب شود: «این مکان شلوغ است.»
تطابق با جمع و مفرد: در صورت استفاده به عنوان صفت برای جمع یا مفرد، باید به ظرفیتی که قصد بیان آن را دارید، توجه کنید: «این خیابانها شلوغاند.»
استفاده در قالبهای متفاوت: میتوان برای شکلهای مختلف آن نیز توجه کرد: «شلوغی» (اسم) یا «شلوغ» (صفت).
به طور کلی، "شلو" باید در بافت و گرامر صحیح به کار رود تا معنای درست منتقل شود و مخاطب به راحتی آن را درک کند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر