جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شنف . [ ش َ ] (ع اِ) گوشواره ٔ بالایین یاآویزه ٔ بالای گوش یا معلاق برین و آن خلاف قرط است که در نرمه ٔ گوش باشد. ج ، شنوف . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گوشواره ای که بالای گوش آویزند. و آنچه زیرگوش آویزند قرطه است . (فرهنگ جهانگیری ). ورگوشی . (زوزنی ). و آن گوشواره یا آویزی است که بر بالای گوش کنند، خلاف قرط که بر نرمه ٔ گوش آویزند. آنچه از بالا یانرمه ٔ گوش آویزند زینت را. ج ، شنوف ، اشناف . (از یادداشت مؤلف ). حلقه ٔ گوش از طرف بالا. ورگوش بالاطرف . - شنف الدیک ؛ گیاهی است . (از اقرب الموارد). شانف
در زبان فارسی، "شنف" به معنای "صدای کسی" یا "شنوایی" به کار نمیرود و در واقع کلمهای نیست که به طور معمول در دایره واژگان فارسی دیده شود. ممکن است شما به واژهای دیگر اشاره کنید یا بخواهید درباره کلمهای خاص صحبت کنید. اگر منظور شما واژهای خاص مانند "شنیدن" یا "شنید" است، بفرمایید تا بیشتر در مورد آن توضیح دهم.
اگر هم به دنبال قواعد نگارشی و نحوه استفاده از کلمات در جملات فارسی هستید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا راهنمایی مناسبتری ارائه دهم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "شنف" آورده شده است:
در میدان پر از گلها، نسیم ملایمی وزید و عطر شنف گلها را در فضای اطراف پخش کرد.
وقتی از کنار دریا عبور میکردم، صدای موجها و شنف باد، حس آرامش عجیبی به من داد.
در سفر به کوهستان، شنف درختان و آواز پرندگان تجربهای فراموشنشدنی را برای ما رقم زد.