جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: شنه . [ ش َ ن َ / ن ِ / ش َن ْ ن َ / ن ِ ] (اِ) جمیع آوازها را گویند عموماً همچو صریر قلم و آواز نفیر و نای و سورنای ... (برهان ). هر آواز بلندی را گویند عموماً چون صریر در خامه و کلک و صدای نفیر و سورنا... (جهانگیری ) (از سروری ). ممکن است معانی مذکور مجاز باشد لیکن صریر خامه را آواز بلند قرار دادن از جهانگیری عجیب است . (فرهنگ نظام ). || آواز سبع و بهائم و وحوش و طیور و مانند آن . (برهان ) (از ناظم الاطباء). آواز جانوران اهلی و وحشی . (فرهنگ فارسی معین ). بانگ شیر بود که از نشاط کند. (فرهنگ نظام ).... آواز سباع و وحوش و طیور. (جهانگیری ). بانگ شیر. (حاشیه ٔ لغت فرس اسدی نخجوانی ). || شیهه ٔ اسب . (برهان )(سروری ) (دهار). شیهه ٔ اسب بود از نشاط. (حاشیه ٔ لغت فرس اسدی نخجوانی ). صهیل . صهال . بانگ اسب بود که از نشاط کند. ریشه ٔ لفظ در سنسکریت «سون » است بمعنی شیهه ٔ اسب و مطلق آواز. (از فرهنگ نظام ) : میدانت خوابگاهت خون عدو شراب تیغ اسپرغم و شنه ٔ اسپان سماع خوش . دقیقی (از لغت اسدی چ پاول هورن ). هرآنگهی که به بیشه درون زند شنه ز بیم شنه ٔ او شیر بفکند چنگال . منجیک . از سرانگشتان معشوقان نگر سبزی حنا بر سر انگشت سبزی بر سر سبزی شنه . منوچهری . چنان با شنه حمله کرد ادهمش که در حمله خون خوی شد از ادرمش (؟). اسدی . ز گریه و شنه ٔ کلک او بخندد عقل ز خنده ٔ مه منجوق او بگرید جان . مختاری . دشمن و دوست را چه نحس و چه سعد شنه و شانه اش چه کوه و چه رعد. سنائی . shame عار، الخجل، خجل، خزي، حياء، هوان، مصدر خزي، عار خزي، ارتباك، فضح، جلب العار، أخزى
کلمه "شنه" در زبان فارسی ممکن است به معنای خاصی اشاره داشته باشد و بسته به جمله و متن کاربردهای مختلفی را داشته باشد. در اینجا چند نکته درباره قواعد فارسی و نگارشی در مورد این کلمه ارائه میشود:
معنی و کاربرد: "شنه" به معنای شُن (که به معنای خمیری است) در بعضی از لهجهها و مناطق استفاده میشود. بنابراین در جملات خود باید به معنای دقیق آن توجه کنید.
قواعد صرف و نحوی: کلمه "شنه" به صورت صفت و یا اسم میتواند استفاده شود. برای مثال:
به عنوان اسم: "این شنه نرم است."
به عنوان صفت: "شکل شنۀ خمیر زیباست."
قواعد نگارش: در نوشتار رسمی به واژهها باید به درستی و با دقت پرداخته شود. به عنوان مثال:
در جملات نباید به کارگذاری نادرست واژهها بیافزایید و باید توجه داشته باشید که آیا کلمه "شنه" در آن جمله معنای مناسبی دارد یا خیر.
استفاده در جمله:
"این شنه برای ساختن مجسمهها مناسب است."
"شنهای که خریدم بسیار با کیفیت است."
عدم استفاده نامناسب: در جملات باید به نوع کاربرد کلمه "شنه" توجه شود و از به کار بردن آن در مواردی که مناسب نیست پرهیز کنید.
این نکات میتواند به شما کمک کند تا از کلمه "شنه" به درستی و به صورت نگارشی مناسب استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
پس از باران، زمین شنه و سبز شده بود و زیبایی خاصی به مناظر بخشید.
در باغ، گلها بهطرز زیبا و شنه روییده بودند و عطرشان فضا را پر کرده بود.
در تابستان، وقتی به مسافرت میرویم، همیشه به دنبال مکانهایی با آب و هوای شنه و مطبوع هستیم.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر