جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

go the owner  |

صاحب برید

معنی: صاحب برید. [ ح ِ ب َ ](ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه ارسال برید سوی سلطان کند اعلام واقعات بلد را. آنکه وقایع روزانه برای سلطان نویسد. فرستنده ٔ رسول . آنکه پیکان او فرستد. (مهذب الاسماء). آنکه برید ارسال کند برای اعلام آنچه در بلد واقع شده است و صحابت برید در قدیم منصبی بزرگ بوده است که الاَّن آن را بالیوز و روزنامه نگار گویند. (حاشیه ٔ ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 356) : ملک ترک گفت : رواست که ملک هرمز پسرعمه ٔ من است و من پسرخال وی ، اکنون من حق وی نشناختم او حق من بشناسد. پس صاحب برید لشکر هرمز برفت و هرمز را خبر بگفت . (ترجمه ٔ طبری ). و قضاة و صاحب بریدانی که اَخبار اِنهاء میکنند اختیارکرده ٔ حضرت ما باشند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 74). پس خیلتاش را قتلغتکین بهشتی و مشرف و صاحب برید گرد همه سرایها برآوردند. (تاریخ بیهقی ص 119).و گفت عبیداﷲ زین پیش چه شغل داشت ؟ گفتم صاحب بریدی سرخس ، و بوالفتح صاحب بریدی تخارستان . گفت : بازگرد. بونصر بازگشت و دیگر روز چون امیر بار داد همگان ایستاده بودیم امیر آواز داد عبیداﷲ از صف پیش آمد، امیرگفت به دیوان رسالت میباشی ؟ گفت : میباشم . گفت : چه شغلی داشتی به روزگار گذشته ؟ گفت صاحب بریدی سرخس . گفت همان شغل به تو ارزانی داشتیم . (تاریخ بیهقی ص 140). و این عبیداﷲ به روزگار وزارت وی صاحب برید بلخ بود، و کاری باحشمت داشت . (تاریخ بیهقی ص 153). و عمال و صاحب بریدان را زهره نبود که حال وی بتمامی بازنمایند. (تاریخ بیهقی ص 229). و در این تابستان بوالقاسم علی نوکی صاحب برید غزنین از خواجه بونصر مشکان درخواست تا فرزندان وی را به دیوان رسالت آورد. (تاریخ بیهقی ص 273). دبیر و نیکوخط شد و صاحب بریدی غزنین یافت و در میان چند شغلها دیگر فرمودند او را چون صاحب بریدی لشکر. (تاریخ بیهقی ص 274). و صاحب بریدی نامزدمیشود از معتمدان ما تا او را تمکین تمام باشد. (تاریخ بیهقی ص 283). آن را بیاورد، بستدم و بگشادم نامه ٔ صاحب برید ما بود برادر بوالفتح حاتمی . (تاریخ بیهقی ص 323). خوارزمشاه بنده را بخواند و گفت تو در صاحب بریدی شاهد حال بودی چنانکه رفت انهی کن ... (تاریخ بیهقی ص 324). و صاحب برید جز به مراد و املاء ایشان چیزی نمی تواند نبشت . (تاریخ بیهقی ص 324). گفت بعاجل الحال جواب نامه ٔ صاحب برید باز باید نبشت . (تاریخ بیهقی ص 325). بهمه ٔ حالها این روزها نامه ٔ صاحب برید دررسد. (تاریخ بیهقی ص 326). امیر گفت موجه این است کدام کس رود. بونصر گفت امیرک بیهقی را صاحب برید بلخ بفرستیم . (تاریخ بیهقی ص 344). و صاحب برید و خازن نامزد شد و خلعت وی راست کردند و ابوالحسن کرخی ندیم را خازنی و ابوالحسن حبشی را صاحب بریدی ... نامزد کرد.(تاریخ بیهقی ص 344). و امیرک بیهقی صاحب برید را باآن لشکر به صاحب بریدی نامزد کردند. (تاریخ بیهقی ص 347). امیرک رفته بود از جهت فروگرفتن بوعبداﷲ به بلخ و صاحب بریدی به روزگار محنت خواجه ، و خواجه همه روزه فرصت می جست از این سفر که به بخارا بود از وی صورتها نگاشت و استادیها کرد تا صاحب بریدی از وی بازستدند. (تاریخ بیهقی ص 362). نامه ٔ صاحب بریدی رسید که اینجا تاش فراش حشمتی بزرگ نهاده است . (تاریخ بیهقی ص 362). نامه ٔ صاحب برید ری رسیده بود که ترکمانان بهیچ حال آرام نمی گیرند. (تاریخ بیهقی ص 404). و فقیه بوبکر مبشر را صاحب دیوان رسالت نامزد کرد تا به صاحب بریدی با لشکر برفت . (تاریخ بیهقی ص 411). و بوالفضل جُمحی به آخر روزگار سوری به نشابور رفت به صاحب بریدی به فرمان سلطان مسعود. (تاریخ بیهقی ص 421). و من که صاحب بریدم به جای خویش بداشته اند و خدمت ایشان میکنم . (تاریخ بیهقی ص 429). و ایشان را یاری داد تا دست سپیدجامگان دراز گشت و غلبه کردند، صاحب برید به خلیفه خبر فرستاد و خلیفه مهدی بود. (تاریخ بخارا ص 10). گفتا صاحب بریدی که اخبار درست و راست انهاء کند. (کلیله و دمنه ). ابونصر عتبی که صاحب برید نیشابور بود حکایت کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 75). ابوالعباس صاحب برید بود به مرو. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 356).
... ادامه
340 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~ . بَ) [ ع - فا. ] (اِمر.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 317
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
go the owner
عربی
اذهب إلى المالك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "صاحب برید" به معنای "صاحبان برید" یا "صاحب برید" بسته به زمینه و استفاده آن متفاوت است. اما در نگارش صحیح و قواعد زبان فارسی باید توجه کرد که "صاحب" به عنوان یک اسم و "برید" به عنوان یک فعل یا صفت می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

در اینجا به چند نکته مهم در نگارش و استفاده از این کلمات اشاره می‌کنم:

  1. شناسایی نوع کلمات: "صاحب" به عنوان اسم و "برید" ممکن است به عنوان فعل کوتاه (ماضی مجهول) در زمینه خاصی استفاده شود.

  2. ترکیب کلمات: اگر لازم است از این کلمات در یک جمله استفاده کنید، باید توجه داشته باشید که به لحاظ معنایی و دستوری، ترکیب صحیحی باشد تا مفهوم مورد نظر به درستی منتقل شود.

  3. پاسخ به سوالات: اگر قصد دارید از "صاحب برید" در یک جمله سوالی یا تعجبی استفاده کنید، باید ساختار جمله را به دقت بسازید تا واضح باشد.

  4. توجه به قواعد نگارشی: در نوشتار، اطمینان حاصل کنید که از ویرگول، نقطه، و سایر نشانه‌های نگارشی به درستی استفاده شده است.

اگر سوال خاصی درباره استفاده یا نگارش این عبارت دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. صاحب برید به دلیل رفتار نامناسب خود از کار اخراج شد.
  2. وقتی صاحب برید با مشتریان صحبت می‌کرد، همیشه لبخند بر لب داشت.
  3. در مراسم سالگرد، صاحب برید از تلاش‌های تیم خود تجلیل کرد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری