جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
661
اطلاعات بیشتر واژه
واژه صفیر زدن
معادل ابجد 441
تعداد حروف 7
منبع لغت‌نامه دهخدا
نمایش تصویر صفیر زدن
پخش صوت

صفیر زدن . [ ص َ زَ دَ ] (مص مرکب ) شخولیدن . سوت زدن . سوت کشیدن . مکاء :
چون صفیری بزند کبک دری در هزمان
بزند لقلق بر کنگره بر ناقوسی .
منوچهری .
اسبی که صفیرش نزنی می نخورد آب
نه مرد کم از اسب و نه می کمتر از آبست .
منوچهری .
گر شیرخواره لاله ٔ سرخست پس چرا
چون شیرخواره بلبل کوهی زند صفیر.
منوچهری .
چون صفیرش زنی کژت نگرد
اسب کو را نظر بر آبخوریست .
خاقانی .
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن
حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی .
حافظ.
ترا ز کنگره ٔ عرش می زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده ست .
حافظ.
رجوع به صفیر شود.
pipe, safavir
ماسورة، أنبوب، غليون، قناة، مزمار، تغريد، قناة مياه، تبغ الغليون، زقزقة، نقل، عزف على المزمار، زين، صفر، نقل بالأنابيب، نقل البترول بالأنابيب، دعا بصفارته، زين حاشية الثوب، زقزق، ملأ الغليون بالتبغ، تحدث يصوت به صفير، يضخ
نی زدن، فلوت زدن، لوله کشی کردن، با صدای تیز و زیر حرف زدن


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی