subject |

صواب نمودن

معنی: صواب نمودن . [ ص َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) راست آمدن . درست آمدن . درست بودن . راست نمودن . درست نمودن . مصلحت دیدن . استوار بودن . بجا بودن : صواب آن نمودکه خواجه ٔ فاضل ابوالقاسم احمدبن الحسن را... فرمودیم تا بیاورند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 334). بنده را صواب آن نماید که خداوند به هرات آید. (تاریخ بیهقی ص 531). حالی تحویل صواب نمی نماید. (کلیله و دمنه ).

... ادامه

510 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 249

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

subject

عربی

موضوع | تابع , موضوع دراسي , رعية , مسند , المرؤوس , باب , التابع , مرؤوس , مأمور , شخص تدرس إنفعالات , خاضع , معرض ل , خضع , عرض , أطاع , موضوعات

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول