جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āj
ivory  |

عاج

معنی: عاج . (ع اِ) استخوان پشت دابه ٔ دریائی است یا آن باخه ای است که از آن دست برنجن و شانه ها سازند. و عامه عاج را دندان فیل گویند. (منتهی الارب ). لیث گوید: تنها دندان فیل را عاج گویند. (اقرب الموارد). عاج از جمله متاعهای عمده ٔ تجارت صور. وتخت سلیمان از عاج بود و در بناء خانه ها و اسباب و اثاث البیت مستعمل بود. و بعضی را گمان چنان است که مقصود از قصرهای عاج که در کتاب مزامیر مسطور است ظرفی چوبی است که به هیئت قصر از عاج تشکیل یافته یا با عاج مرصع گشته بود که از برای محافظت عطریات میساختند. و دور نیست که مقصود از قصری باشد که بیشتر اسبابهایش از عاج باشد. (قاموس کتاب مقدس ) :
بامدادان که صبح زرین عاج
کرسی از زر نهاد و تخت از عاج .
نظامی .
- تخت عاج ؛ تختی که در آن عاج بکار رفته باشد :
ببوسیدم این پایه ٔ تخت عاج
دلم گشت روشن بدین فر و تاج .
فردوسی .
چو کاوس را دید بر تخت عاج
ز یاقوت رخشنده بر سرش تاج .
فردوسی .
یکی تخت عاج و یکی تخت چغ
یکی جای شاه و یکی جای مغ.
اسدی .
... ادامه
474 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] (زیست‌شناسی)
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'Aj
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 74
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
ivory | tusk
ترکی
fildişi
فرانسوی
ivoire
آلمانی
elfenbein
اسپانیایی
marfil
ایتالیایی
avorio
عربی
عاج | اللون العاجي , ناب الفيل , عاجي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عاج" در زبان فارسی به‌معنای ماده‌ای که دندان یا استخوان‌های فک برخی از گونه‌های حیوانات، مانند فیل، را تشکیل می‌دهد، استفاده می‌شود. در اینجا چند نکته نگارشی و دستوری مرتبط با کلمه "عاج" ارائه می‌شود:

  1. نحوه نوشتن: "عاج" به صورت درست و بدون هیچ گونه تغییر نوشتاری نوشته می‌شود.

  2. اشکال جمع: جمع کلمه "عاج" به صورت "اعواج" است، اما در گفتار و نوشتار عمومی معمولاً از "عاج" به صورت جمع استفاده نمی‌شود و مفهوم آن با استفاده از کلمات دیگر منتقل می‌شود.

  3. قید و صفت: کلمه "عاج" می‌تواند با قیدها و صفات مختلف ترکیب شود. به‌عنوان مثال:

    • عاج سفید
    • عاج فیل
  4. استفاده در جملات: کلمه "عاج" می‌تواند در جملات مختلف به‌کار رود. مثلاً:

    • "مجسمه‌ای زیبا از عاج ساخته شده است."
    • "صدای ضربه‌ی چوب بر روی عاج در فضا پیچید."
  5. نکات نگارشی:
    • استفاده از کلمه "عاج" در متون علمی و فرهنگی مرتبط با حیوانات، صنایع دستی و هنر بسیار رایج است.
    • هنگام نوشتن، بهتر است از کلمه در بافت مناسب خود استفاده کنید تا مفهوم درست منتقل شود.

اگر سوال خاصی درباره این کلمه یا موارد مربوط به آن دارید، خوشحال می‌شوم که پاسخ دهم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. فیل‌ها به خاطر دندان‌های عاج‌دار خود شهرت دارند و این دندان‌ها از ارزش بالایی برخوردارند.
  2. هنرمندان با استفاده از عاج، آثار زیبای هنری و تزیینی می‌سازند که مورد توجه قرار می‌گیرد.
  3. با توجه به قوانین محیط زیست، تجارت عاج غیرقانونی است و بسیاری از کشورها تلاش می‌کنند تا از شکار غیرقانونی فیل‌ها جلوگیری کنند.

واژگان مرتبط: رنگ عاج، دندان فیل، دندان عاج فیل، دندان دراز و تیز، دندان نیش اسب، دندان گراز حیوانات، خیش

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری