جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عار. (ع اِ) عیب و ننگ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) : تا قیامت آن عار از خاندان ما دور نشود. (تاریخ بیهقی ص 129). || فضیحت و هر چه در آن عیب لازم باشد. (منتهی الارب ) : شعر تو شعر است لیکن باطنش پر عیب و عار کرم بسیاری بود در باطن دُرِّ ثمین . منوچهری . - عار آمدن ؛ ننگ داشتن : پیاده نگردد که عار آیدش ز شاهی تن خویش خوار آیدش . فردوسی . ز جهل خویش چون عارت نیاید چرا داری همی زآموختن عار. ناصرخسرو. بجز غلامی دلدار خویش سعدی را ز کار و بار جهان گر شهی است عار آید. سعدی . - عار بودن ؛ ننگ بودن : فخر دانا بدین بود وینها عیب دینند و علم را عارند. ناصرخسرو. با این همه از عالم عار است مراواﷲ یاران مرا فخر است این عار که من دارم . خاقانی . مرا نیست زآهنگری ننگ و عار خرد باید و مردی ای بادسار. سعدی . وگر بی تکلف زید مالدار که زینت بر اهل تمیز است عار. سعدی . - عار داشتن ؛ ننگ داشتن : ابر و دریا سخی بوند به طبع دستش از هر دو ننگ دارد و عار. فرخی . عدلش از آسمان ندارد عار سلسله زآسمان درآویزد. خاقانی . ساقی بیار جامی کز زهد توبه کردم مطرب بزن نوائی کز توبه عار دارم . سعدی . متابع توام ای دوست گر نداری ننگ مطاوع توام ای یار گر نداری عار. سعدی . رسوايي، شرم، عيب، فضيحت، ننگ disdain, shame, disgrace, scorn, ida ازدراء، ازدرى، ترفع عن، أنف من utanç honte scham lástima vergogna تحقیر، اهانت، استغنا، خجالت، شرمساری، سرافکندگی، رسوایی، فضاحت، افتضاح، سیهرویی، بیابرویی، تمسخر، مذمت، حقارت، بی اعتنایی
کلمه "عار" در زبان فارسی به معنای ننگ، شرم یا عیب است و در جملات مختلف ممکن است بهصورتهای گوناگونی به کار رود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
استفاده صحیح:
"عار" بهصورت مفرد و در مواردی مثل "عارِ کسی" یا "عار بر..." به کار میرود. مثلاً: "عار بر کسی است که به دروغ سخن بگوید."
تلفظ:
این کلمه بهصورت "عار" تلفظ میشود و معمولاً در قالبهای شعری و نثرهای ادبی به کار میرود.
نحو:
"عار" معمولاً بهعنوان اسم به کار میرود و میتواند مشخصهای از ویژگیهای فرد یا چیز دیگری باشد.
مترادفها:
واژههایی مانند "ننگ"، "شرم"، و "عیب" بهعنوان مترادفهای معنایی "عار" مورد استفاده قرار میگیرند.
ترکیبها:
این واژه میتواند در ترکیب با واژههای دیگر نیز به کار رود، مانند "عار و ذلت" یا "عار و ننگ".
آوردن در متن:
اگر قصد دارید این کلمه را در متن خود به کار ببرید، باید به دقت به معنی و سیاق آن توجه کنید تا در فضای مناسب و درست قرار گیرد.
در نهایت، همواره به سیاق و محتوای جملهای که "عار" در آن به کار میرود توجه داشته باشید تا از آن بهطور صحیح و مؤثر استفاده شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او به خاطر عدم رعایت مسئولیتهایش احساس عار میکرد و از دوستانش عذرخواهی کرد.
اندیشه جدایی از خانواده برای او عار بزرگی بود و هرگز نمیتوانست به آن فکر کند.
عار کردن از اشتباهات گذشته، مانع رشد و پیشرفت فرد نمیشود، بلکه میتواند زمینهساز یادگیری و اصلاح باشد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر