جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'azā
mourning  |

عزا

معنی: عزا. [ ع َ ] (ع اِ) ماتم . مصیبت . تعزیت . زاری . سوکواری . سوک . (ناظم الاطباء). صبر بر مصیبت و صبر کردن و در آن استقامت ورزیدن و شکایت کردن ، و در عرف حال مجازاً بمعنی ماتم پرسی . (غیاث اللغات ). و با لفظ گرفتن و افگندن بمعنی ماتم استعمال نمایند، و همچنین با لفظ خانه و دار، چون عزاخانه و عزادار. (آنندراج ). و رجوع به عزاء شود :
از عزا چون بگذردیک چند روز
کم شود آن آتش و آن عشق و سوز.
مولوی .
قسم بداد به سی پاره درزیان شمط
که گر عزا بودت پیش زین عزا مگذر.
نظام قاری (دیوان ص 17).
- از عزادرآوردن ؛ مصیبت زده را به پوشیدن جامه ای جز رنگ سیاه داشتن . عزاداری را برحسب رسم ، بزرگی از خانواده یا جز آن ، جامه ای غیر سیاه فرستادن تا به عزای خود خاتمه دهد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- ایام عزا ؛ روزهای ماتم و سوگواری و سوک . (ناظم الاطباء).
- شکمی از عزا درآوردن ؛ پس از گرسنگی طعامی لذیذ و به کفایت خوردن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- عزا افکندن ؛ سوکواری برپا کردن . ماتم و شیون پدید آوردن :
تاکنون شخصی که باشد قابل ماتم نمرد
من از آن مُردم که در عالم عزائی افگنم .
حکیم رکنای کاشی (از آنندراج ).
- لباس عزا ؛ لباس سیاه . (آنندراج ). لباس که در حال عزا گرفتن پوشند. لباس سوک .
... ادامه
504 | 0
مترادف: پرسه، تعزيت، داغ، سوگ، سوگواري، ماتم، مصيبت
متضاد: جشن، عروسي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: عزاء]
مختصات: (عَ) [ ع . عزاء ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'azA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 78
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
mourning | patience , condolence , lamentation
ترکی
yas
فرانسوی
deuil
آلمانی
trauer
اسپانیایی
luto
ایتالیایی
lutto
عربی
الحداد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «عزا» در زبان فارسی به معنای مراسم سوگواری به‌ویژه در مورد فوت یکی از نزدیکان است. قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه شامل موارد زیر می‌شود:

  1. نویسه‌پرداری: کلمه «عزا» باید به صورت صحیح نوشته شود. توجه به املای درست آن اهمیت دارد.

  2. تکیه و تنوین: در فارسی، این کلمه به صورت خاص تلفظ می‌شود و معمولاً نیاز به تنوین ندارد. به عنوان مثال: «عزای او»، «در ایام عزا».

  3. قید زمان و مکان: ممکن است این کلمه با قیدهای زمانی یا مکانی همراه شود، مانند «در ایام عزای محرم» یا «در خانه عزای او».

  4. ترکیب با کلمات دیگر: «عزا» ممکن است در ترکیب با کلمات دیگر به کار رود، مانند «عزای عمومی» یا «عزای خانوادگی».

  5. قید تعظیم: در متن‌های رسمی و ادبی، معمولاً از کلمه «عزا» به همراه قیدهایی نظیر «مراسم عزاداری» استفاده می‌شود.

  6. مفاهیم مرتبط: در نوشتار می‌توان به مفاهیم مرتبط مانند «عزاداری»، «عزادار»، و «عزیز از دست رفته» اشاره کرد.

با رعایت این قواعد می‌توانید از واژه «عزا» به شیوه صحیح و مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. همه‌ خانواده به خاطر درگذشت پدر بزرگ به عزا نشسته بودند.
  2. مراسم عزا با حضور دوستان و آشنایان در مسجد محله برگزار شد.
  3. او هر سال در شب یلدا به یاد عزیزان از دست رفته‌اش، مراسم عزا برپا می‌کند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری