جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

عض

معنی: عض . [ ع ُض ض ] (ع اِ) خمیر که شتر را بدان خورش دهند. (منتهی الارب ). عجین که شترآن را تعلیف کند. (از اقرب الموارد). || سپست . (منتهی الارب ). قَت ّ. (اقرب الموارد). || جو. (منتهی الارب ). شعیر. (اقرب الموارد). || گندم بی آمیغ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خسته ٔ شکسته . (منتهی الارب ). هسته که چیزی با آن مخلوط نباشد. (از اقرب الموارد). || درخت سطبر باقی مانده در زمین . (منتهی الارب ). درخت سطبر که در زمین باقی ماند. (از اقرب الموارد). || خمیر. (منتهی الارب ). عجین . (اقرب الموارد). || هیزم خشک کلان فراهم آورده . (منتهی الارب ). چوب بزرگ که جمع شود. (از اقرب الموارد). || گیاه خشک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نوعی از علف ستور چون دانه ٔ خرما کوفته و کنجاره و جز آن . (منتهی الارب ). || عِض ّ است در معنی درخت خار خرد یا درخت طلح و... (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عِض ّ شود.
... ادامه
325 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (عِ ضّ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 870
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
زيلم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عض" در زبان فارسی به معنای "بخش" یا "جزء" است و در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار می‌رود. در ادامه، به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. عطف و ترکیب:

    • "عض" به عنوان یک خویش‌کاری (مفرد) یا بخشی از یک واژه ترکیبی می‌تواند به کار رود. مانند "عضو" که به معنای "جزء" یا "بخش" در یک کل بزرگتر است.
  2. جمع‌سازی:

    • جمع کلمه "عض" به صورت "اعضاء" است که در نگارش باید توجه داشت که این کلمه در فارسی معمولاً به صورت جمع و مفرد استفاده می‌شود.
  3. کاربرد در جملات:

    • این کلمه معمولاً در لحظات رسمی و علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال: "اعضای هیئت علمی دانشگاه پروسه تدریس را بهبود می‌دهند."
  4. نکات نگارشی:

    • در نگارش رسمی، بهتر است از "عضو" به جای "عض" استفاده شود، به خصوص زمانی که منظور شما به معنای "جزء" یا "بخش" است.
    • در نوشتارهای غیررسمی یا گفت‌وگو، ممکن است به صورت مختصر "عض" به کار رود، اما در متون رسمی و علمی باید از شکل کامل آن استفاده کرد.
  5. صرف و نحو:
    • "عض" معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود و می‌تواند به صورت فاعل یا مفعول در جمله قرار گیرد. مثلاً: "عض در این پروژه تاثیر زیادی داشت."

با رعایت این نکات، می‌توانید استفاده صحیح و مناسب‌تری از کلمه "عض" در نگارش و گفتار خود داشته باشید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. عضویت در انجمن‌های علمی می‌تواند فرصت‌های خوبی برای یادگیری و تبادل نظر فراهم کند.
  2. او به عنوان یک عض از تیم تحقیقاتی در پروژه‌های علمی مشارکت می‌کند.
  3. مهارت‌های جدیدی که در دوره‌های آموزشی به دست آورده، او را به یک عض موثر در گروه تبدیل کرده است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری