جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عطف . [ ع َ ] (ع مص ) میل کردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مهربانی کردن بر کسی . (از منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (از اقرب الموارد). || دوتا کردن . (از منتهی الارب ). به دو درآوردن . (المصادر زوزنی ) (دهار) تاکردن . (از اقرب الموارد). || حمله نمودن برکسی و بازگشتن . (از منتهی الارب ). حمله کردن . (المصادر زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). || خم دادن چوب . (از منتهی الارب ). برگردانیدن چوب و جز آن . (تاج المصادر بیهقی ). برگردانیدن . (دهار). بگردانیدن .(المصادر زوزنی ). || پیچیدن جامه . (از منتهی الارب ). پیچیدن . (غیاث اللغات ). || بازگشتن و منصرف شدن . (از اقرب الموارد). برگردیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). || بگردانیدن . (المصادر زوزنی ). || بازداشتن و دور کردن ازحاجت ، گویند: عطف فلاناً عن حاجته . (از اقرب الموارد). || برگرداندن سر شتر را بسوی خود. (از اقرب الموارد). || مهربان و رحیم کردن : عطف اﷲ بقلب السلطان علی رعیته . (از اقرب الموارد). || در اصطلاح نحو سخن را بر سخن بازگردانیدن ،اولی را معطوف علیه و دوم را معطوف گویند. (از منتهی الارب ). کلمه ای را تابع کلمه ٔ دیگر کردن بوسیله ٔ حروف عطف . (از اقرب الموارد). سخنی را به سخنی دیگر بازگردانیدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). سخن را با سخن بازگردانیدن . (آنندراج ). تالی قرار دادن کلمه را بر کلمه ٔ دیگر بوسیله ٔ حرف عطف . (از اقرب الموارد). هر گاه کلمه یا جمله ای به ماقبل خود ربط داده شود آن را عطف گویند. و این عطف چون بوسیله ٔ یکی از حروف دهگانه ٔ عطف صورت گیرد آن را عطف نسق نیز نامند زیرا با متبوع خود بر یک نسق و روش است ماقبل حرف عطف را معطوف علیه و مابعد حرف عطف را معطوف نامند. و معطوف تابعی است که در حکم معطوف علیه است و آن ممکن است عطف لاحق بر سابق باشد مانند: و لقد أرسلنا نوحا و ابراهیم ، و یا عطف سابق بر لاحق است مانند: و کذلک یوحی الیک والذین من قبلک ، و یا عطف مصاحب بر مصاحب است مانند: فنجّیناه و أصحاب السفینة. توضیح اینکه عطف کردن بر ضمیر منفصل و ضمیر متصل منصوب ، مانند سایر اسماء ظاهر، جایز است ، ولی عطف کردن بر ضمیر متصل مرفوع یا ضمیر مستتر جایز نیست جز اینکه میان آنها فاصله اندازند. این فاصله ممکن است ضمیر منفصل باشد چون : کنتم انتم و آباؤکم و «اسکن انت و زوجک الجنة» و یا غیر ضمیر باشد مانند: «ما أشرکنا و لا آباؤنا» (از کشاف اصطلاحات الفنون و فرهنگ علوم نقلی ، به نقل از مغنی و هدایة و سیوطی و مختصر المعانی ). و رجوع به حروف عطف در ترکیبات عطف شود. - حروف عطف ؛ حروفی که کلمه ای را به کلمه ٔماقبل ربط دهند مانند «و» در «حسن و حسین آمدند». (فرهنگ فارسی معین ). و آن را در تداول فارسی غالباً حروف ربط نامند. رجوع به حرف ربط شود. - || در اصطلاح صرف عربی ، حروفی است که بوسیله ٔ آن کلمه یا جمله ای را بر ماقبل عطف دهند و آنها ده حرف هستند: وَ (و)، ف َ (پس )،ثم ّ (سپس )، حتّی (حتی )، أو (یا)، أم (یا)، أما (اما)، لا (نه )، بل (بلکه )، لکْن (ولی ). «الا» نیز گاهی از حروف عطف بشمار آید. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). 1- بازگشت، توجه، چرخش، ميل
2- سجاف، شيرازه
3- عاطفه، مهرباني
4- تمايل
5- پيوند، ربط turning, reference, conjunction, turning point, inclination, affection, bending, sympathy خراطة، دوران، تدوير، منعطف، ملائمة، دورة، تفرع، تحول خیش زنی، ارجاع، رجوع، مراجعه، کتاب بس خوان، باز گشت، پیوستگی، حرف ربط، اتصال، ترکیب عطفی، مرحله قاطع، نقطه برگشت، نقطه تحول، تمایل، شیب، انحراف، نهاد، خمیدگی بجلو و پایین، محبت، مهربانی، تاثیر، ابتلاء، همدردی، دلسوزی، همفکری، علاقه، همدمی
خراطة|دوران , تدوير , منعطف , ملائمة , دورة , تفرع , تحول
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عطف" در زبان فارسی به معنای "چرخش" یا "بازگشت" است و در مباحث گرامری به خاصیتی اشاره دارد که در آن دو یا چند جمله یا عبارت به یکدیگر مرتبط میشوند. این کلمه در نگارش و بیان نیز معانی خاص خود را دارد. در ادامه به چند نکته در مورد کاربرد و نگارش این کلمه و همچنین اصول عطف در جملات میپردازیم:
۱. تعریف عطف و کاربرد آن
عطف به ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن دو یا چند عنصر (مانند کلمه، جمله یا عبارت) به گونهای مرتبط میشوند که به تنظیم اطلاعات کمک کنند.
انواع عطف شامل عطف مفردات (مانند عطف اسمها یا صفتها) و عطف جملات است.
۲. نشانههای عطف
واژههای «و»، «یا» و «اما» از جمله نشانههای عطف در جملات فارسی به شمار میروند.
مثال: "علی و مریم به پارک رفتند." (عطف اسمها با «و»)
۳. قواعد نگارشی
در نگارش متون فارسی، هنگام استفاده از عطف، باید توجه کرد که ساختار جملات از نظر نوع و زمان مشابه باشند.
بین عطفها معمولاً از ویرگول استفاده میشود تا تفکیک واضحتری بین عناصر مختلف ایجاد شود.
۴. ترتیب عطف
در جملات عطفی، ترتیب عناصر میتواند معنای جملات را تغییر دهد. بنابراین دقت در تنظیم و ترتیب مهم است.
۵. مثالها
عطف در جملات: "کتاب را خواندم و سپس به خواب رفتم."
عطف در مفردات: "سیب و پرتقال و موز را خریدم."
۶. نکات اضافی
توجه به نوع عطف (همنوعی، متفاوت و...) و تطبیق زمانهای فعل میتواند به روانتر شدن متن کمک کند.
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به درستی از کلمه "عطف" و ساختارهای عطفی در نگارش فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
عطف به درخواست شما، ما کلیه مدارک لازم را برایتان ارسال خواهیم کرد.
در عطف به تصمیم هیئت مدیره، تغییراتی در ساختار سازمانی ایجاد خواهد شد.
عطف به وقایع اخیر، لازم است که اقدامات احتیاطی بیشتری در نظر گرفته شود.