جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عطف . [ ع ِ ] (ع اِ)کرانه و جانب . (از منتهی الارب ). جانب هر چیز. (از اقرب الموارد). یک سوی گردن و یک سوی مردم . (دهار). جانب . (ترجمان القرآن جرجانی ). عطفاالرجل ؛ دو جانب شخص . (از منتهی الارب ). دو جانب و دو سوی شخص از سر و تارک . (از اقرب الموارد). || بغل . (منتهی الارب ). اِبط. (اقرب الموارد). || عطف القوس ؛ گوشه ٔ کمان . (منتهی الارب ). «سیة» در کمان . (از اقرب الموارد). || تعرج الفرس فی عطفیه ؛ آن اسب به چپ و راست خود خم شد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عطف الطریق ؛ بر سوی راه . (منتهی الارب ). «قارعة» و میان راه . (از اقرب الموارد)، تنَّح عن عطف الطریق ؛ از میان راه دور شو. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَطف . و رجوع به عَطف شود. || هو ینظر فی عطفیه ؛ یعنی او معجب و خودپسند است . (از اقرب الموارد). و آن اشاره است به اعجاب او، یعنی او در شگفت است به نفس یا به لباس خویش . (از منتهی الارب ). || جاء ثانی عطفه ؛ بیامد با فراخی حال یا گردن پیچان یا متکبرانه و اعراض کنان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ثنی عنی عطفه ؛ روی گردانید و بازگشت . (از منتهی الارب ). اعراض کرد و جفا نمود. (از اقرب الموارد). || هر چه از جسد و بدن که خم شود. (از اقرب الموارد). || دوش . (مهذب الاسماء). ج ، أعطاف و عِطاف و عُطوف . (اقرب الموارد). 1- بازگشت، توجه، چرخش، ميل
2- سجاف، شيرازه
3- عاطفه، مهرباني
4- تمايل
5- پيوند، ربط turning, reference, conjunction, turning point, inclination, affection, bending, sympathy خراطة، دوران، تدوير، منعطف، ملائمة، دورة، تفرع، تحول خیش زنی، ارجاع، رجوع، مراجعه، کتاب بس خوان، باز گشت، پیوستگی، حرف ربط، اتصال، ترکیب عطفی، مرحله قاطع، نقطه برگشت، نقطه تحول، تمایل، شیب، انحراف، نهاد، خمیدگی بجلو و پایین، محبت، مهربانی، تاثیر، ابتلاء، همدردی، دلسوزی، همفکری، علاقه، همدمی
خراطة|دوران , تدوير , منعطف , ملائمة , دورة , تفرع , تحول
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "عطف" در زبان فارسی به معنای "چرخش" یا "بازگشت" است و در مباحث گرامری به خاصیتی اشاره دارد که در آن دو یا چند جمله یا عبارت به یکدیگر مرتبط میشوند. این کلمه در نگارش و بیان نیز معانی خاص خود را دارد. در ادامه به چند نکته در مورد کاربرد و نگارش این کلمه و همچنین اصول عطف در جملات میپردازیم:
۱. تعریف عطف و کاربرد آن
عطف به ویژگیهایی اطلاق میشود که در آن دو یا چند عنصر (مانند کلمه، جمله یا عبارت) به گونهای مرتبط میشوند که به تنظیم اطلاعات کمک کنند.
انواع عطف شامل عطف مفردات (مانند عطف اسمها یا صفتها) و عطف جملات است.
۲. نشانههای عطف
واژههای «و»، «یا» و «اما» از جمله نشانههای عطف در جملات فارسی به شمار میروند.
مثال: "علی و مریم به پارک رفتند." (عطف اسمها با «و»)
۳. قواعد نگارشی
در نگارش متون فارسی، هنگام استفاده از عطف، باید توجه کرد که ساختار جملات از نظر نوع و زمان مشابه باشند.
بین عطفها معمولاً از ویرگول استفاده میشود تا تفکیک واضحتری بین عناصر مختلف ایجاد شود.
۴. ترتیب عطف
در جملات عطفی، ترتیب عناصر میتواند معنای جملات را تغییر دهد. بنابراین دقت در تنظیم و ترتیب مهم است.
۵. مثالها
عطف در جملات: "کتاب را خواندم و سپس به خواب رفتم."
عطف در مفردات: "سیب و پرتقال و موز را خریدم."
۶. نکات اضافی
توجه به نوع عطف (همنوعی، متفاوت و...) و تطبیق زمانهای فعل میتواند به روانتر شدن متن کمک کند.
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به درستی از کلمه "عطف" و ساختارهای عطفی در نگارش فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
عطف به درخواست شما، ما کلیه مدارک لازم را برایتان ارسال خواهیم کرد.
در عطف به تصمیم هیئت مدیره، تغییراتی در ساختار سازمانی ایجاد خواهد شد.
عطف به وقایع اخیر، لازم است که اقدامات احتیاطی بیشتری در نظر گرفته شود.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر