جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qadr
treachery  |

غدر

معنی: غدر. [ غ َ ] (ع مص ) بیوفائی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). بیوفائی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). نقض عهد و خیانت ، و گویند غدر برای معنی اخلال در چیزی و ترک آن وضع شده و معنی نقض عهد از آن مأخوذ است . (از اقرب الموارد). ضد وفا یا ترک وفا. غدران . (اقرب الموارد). دخل . (تفسیر ابوالفتوح رازی ذیل آیه ٔ 98 سوره ٔ نحل ). پیمان شکنی . زنهارخواری . زینهارخواری . به سر نبردن پیمان و دوستی . || غدر زن کودک خود را؛ تغذیه ٔ وی به طرز بد، مانند دغر. (از اقرب الموارد). || (اِمص ) در نثر و نظم فارسی به معانی مکر و حیله و فریب و خیانت آمده : به آن طریق که بازگردم ازراهی که به آن راه میرود، و کسی که زبون نمیگیرد امانت را، و حلال نمیداند غدر و خیانت را... ایمان نیاورده ام به قرآن بزرگ . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318). می باید که با ما راست روند و از هیچ طرف با ما غدری و مکری نرود تا بیارامیم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 599).
بیحاصل و مکار جهان است پر از غدر
باید که چومکار بخواندت برانیش .
ناصرخسرو.
و آگاه کن ای برادر از غدرش
دور و نزدیک و خاص و عامش را.
ناصرخسرو.
وز شوی نهان به غدر و مکاری
در جام شراب زهر بگمارد.
ناصرخسرو.
شتربه گفت واجب نکند که شیر بر من غدر کند. (کلیله و دمنه ). کمین غدر که از مأمن گشایند جایگیرتر آید. (کلیله و دمنه ).
هم ز غدر خود تکلم کرد چرخ
کآن تظلّم گوش من بشنود و بس .
خاقانی .
وفا طبع گردان و ایمن مباش
ز غدری که طبع است آن خلق را.
خاقانی .
عجوز جهان در نکاح فلک شد
که جز غدر زادنش رایی نیابی .
خاقانی .
غادر را در ششدره ٔ غدر راه خلاص بسته است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 هَ . ق . ص 405). لشکر ابوعلی چون غدر دارا بدیدند از دیگران ناایمن گشتند.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 109).
چون ز من نآمداستعانت او
نکنم غدر در امانت او.
نظامی .
شبانگه ز آنچه برفته بود از حالت کشتی ... و غدر کاروانیان با پدر میگفت . (گلستان سعدی ). یکی را از آنان که غدر کردند با من دم دوستی بود. (گلستان سعدی ).
سپاهی که عاصی شود بر امیر
ورا تاتوانی به خدمت مگیر
ندانست سالار خود را سپاس
ترا هم نداند ز غدرش هراس .
سعدی (بوستان ).
قدیمان خود را بیفزای قدر
که هرگز نیاید ز پرورده غدر.
سعدی (بوستان ).
تو بنشنیدی که آن پر قند لب
غدر خیّاطان همی گفتی به شب .
مولوی (مثنوی ).
سبق برده رحمتش آن غدررا
داده نوری کآن نباشد بدر را.
مولوی (مثنوی ).
|| (مص ) آب از آبگیر خوردن . (منتهی الارب ): غدر الرجل غدراً؛ آب غدیر خورد. ازهری گفته قیاساً به این معنی از باب علم یعلم آمده نه از باب ضرب یضرب مثل کرع به معنی شرب الکرع . (از اقرب الموارد). || شورش و عصیان . || غافلگیر کردن شهری : وصله الخبر بغدر الفسقة اصحاب ابن همشک مدینة قرمونة. غدر النصاری مدینة باجة و اتفق غدرها من البرج المستقبل بباب قصبتها. || واگذار کردن شهر از روی خیانت : عبداﷲبن شراحیل الذی غدر مدینة قرمونة و مکن منها بدلسة لابن همشک . (دزی ج 2 ص 201).
... ادامه
654 | 0
مترادف: 1- بي وفايي، پيمان شكني، نقض عهد 2- جفا، جور 3- خيانت 4- تزوير، حيله، فريب، مكر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (غَ دْ) [ ع . ]
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qadr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1204
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
treachery | perfidy , betrayal , treason
ترکی
hain
فرانسوی
perfide
آلمانی
tückisch
اسپانیایی
traicionero
ایتالیایی
traditore
عربی
غادر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "غدر" در زبان فارسی به معنای خیانت، نیرنگ، و فریب به کار می‌رود. این کلمه در جمله‌ها و متون مختلف ممکن است در زمینه‌های مختلفی استفاده شود. در زیر به چند نکته درباره‌ی قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه اشاره می‌شود:

  1. تلفظ و نوشتار: کلمه "غدر" با حرف "غ" آغاز می‌شود و در نوشتار باید به درستی و با دقت نوشته شود.

  2. قید و صفت: "غدر" می‌تواند به عنوان اسم یا صفت به کار برود. برای مثال:

    • اسم: "غدر در فرهنگ ما مذموم است."
    • صفت: "او با نیت غدر وارد شد."
  3. ترکیبات و کاربردها: "غدر" می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود. مثلاً:

    • "عمل غدر"
    • "غدر دوستانه"
  4. جملات توصیفی: برای توصیف و استفاده از "غدر" در جملات، می‌توان از جملات توصیفی استفاده کرد:

    • "غدر دشمنان همیشه انسان را غافلگیر می‌کند."
    • "دروغ و غدر دو روی یک سکه‌اند."
  5. پرهیز از تکرار: در نوشتارهای ادبی یا رسمی، از تکرار بی‌مورد واژه "غدر" پرهیز کنید و به جای آن از معادل‌ها یا توضیحات استفاده کنید.

این نکات می‌توانند به شما کمک کنند تا کلمه "غدر" را بهتر و صحیح‌تر در نوشته‌ها و گفتارهای خود به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به خاطر غدر دوستانش احساس تنهایی کرد و دیگر به کسی اعتماد نکرد.
  2. قصه‌های کهن همیشه درباره‌ی غدر و خیانت در روابط انسانی هشدار می‌دهند.
  3. غدر در دوستی‌ها می‌تواند منجر به نابودی روابطی شود که سال‌ها در حال شکل‌گیری بودند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری