جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: غران . [ غ ُ ] (اِخ ) جائی است . (منتهی الارب ). یاقوت در معجم البلدان غران را علم مرتجلی می داند و گوید: نام جائی است در تهامة : بغران او وادی القری اضطربت نکباء بین صبا و بین شمال . و کثیر عزة در وصف ابر گوید: ثقیل الرحی واهی الکفاف دنا له ببیض الربا ذوهیدب متعصف رسا بغران واستدارت به الرحا کما یستدیر الزاحف المتغیف . و ابن السکیت غران را وادی بزرگی در حجاز می داند که میان سایة و مکه واقع است و به قول عرام بن الاصبغ وادی رهاط گفته می شود چنانکه در شعر خود آورده : فان غراناً بطن واد جنة لساکنه عقد علی وثیق . همچنین گوید در قسمت غربی آن قریه ٔ حدیبیه واقع است . و فضل بن عباس بن عتبةبن ابی لهب از نوشته ٔ ابن الیزیدی چنین آرد : تأمل خلیلی هل تری من ظعائن بذی السرح او وادی غران المصوب جزعن غراناً بعد ما متع الضحی علی کل موار الملاط مدرب . و ابن اسحاق در شرح غزوه ٔ رجیعگوید: رسول خدا به قصد رفتن به شام از کوه غراب واقع در حوالی مدینه گذشت و پس از آن از مخیض و سپس از تبراء عبور کرد و بعد به جانب چپ متمایل شد و به سوی یین و پس از آن به سوی صخیرات الیمام رفت و بعد از جاده ٔ راست طریق مکه را پیش گرفت ... تا آنکه به غران فرودآمد و آن منازل بنی لحیان است . (از معجم البلدان ). وادئی است نزدیک مدینه . (منتهی الارب ). وادئی است بین امج و عسفان که در راه شهری به نام سایة قرار دارد. کلبی گوید: هنگامی که قضاعه پس از تفرق ازد، از مأرب متفرق شدند ضبیعةبن حرام بن جعل بن عمروبن حشم بن ودم بن ذبیان بن همیم بن ذهل بن هنی بن بلی با جماعتی از قوم خود به همراهی اهل و فرزند برگشت و به امج و غران فرودآمد، و آنها دو وادی هستند که از حرة بنی سلیم شروع شده و به دریا منتهی میشوند. پس سیلی بر ایشان آمد در حالی که خوابیده بودند و بیشتر ایشان را برد و بازماندگان ایشان کوچ کرده در اطراف مدینه فرودآمدند. (از معجم البلدان ). صاحب امتاع الاسماع در بیان غزوه ٔ بنی لحیان آرد: ثم راح (رسول اﷲ) مبرداً حتی - انتهی . الی حیث کان مصاب عاصم بن ثابت و اصحابه بین امج و عسفان ببطن غران ، و بینها و بین عسفان خمسة امیال . (امتاع الاسماع ص 246). غرش كنان، غرنده green أخضر، مخضر، ساذج، قليل الخبرة، غض، اللون الأخضر، خضرة، خضار، بستان أخضر، أوراق نبات يزين بها masraflı cher teuer caro costoso
أخضر|مخضر , ساذج , قليل الخبرة , غض , اللون الأخضر , خضرة , خضار , بستان أخضر , أوراق نبات يزين بها
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "غران" در زبان فارسی به معنای "غراننده" یا "غضبناک" به کار میرود و بهویژه در مورد صداهای بلند و خشمگین (مثلاً صدای رعد و برق یا صداهایی از این قبیل) استفاده میشود. در اینجا چند نکته نگارشی و زبانی درباره کاربرد این کلمه آورده شده است:
گرامر و صرف فعل: کلمه "غران" از ریشه "غرانیدن" است و به عنوان صفت به کار میرود. در جملات به عنوان صفت میتواند قبل از اسم بیاید.
مثال: صدای غران رعد در آسمان طنینانداز شد.
ترکیبهای معنایی: این کلمه میتواند با واژههای مختلف ترکیب شود تا معانی متفاوتی را به دست آورد.
مثال: طوفان غران، باران غران
نکات نگارشی: در نوشتار، به استفاده از "غران" به عنوان صفت دقت شود و سعی کنید از آن در جملات واضح و روشن استفاده کنید.
استعاره و تشبیه: این کلمه میتواند به صورت مجازی نیز به کار رود، بهویژه در شعر و ادبیات.
مثال: دلش همچون رعد غران بود.
اجتناب از غلطهای رایج: توجه کنید که این کلمه باید به درستی در جملات استفاده شود و از ارائه معانی نادرست خودداری شود.
با رعایت این نکات، میتوانید به شکل موثری از کلمه "غران" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
صدای غران رعد در آسمان طنینانداز شد و باران شروع به باریدن کرد.
با غران شدن آسمان، ساکنان روستا به سرعت پناهگاهها را پر کردند.
طوفان غران، درختان را به این سو و آن سو میکشید و درختان شکسته بر زمین میافتادند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر