غنچه کردن
licenseمعنی کلمه غنچه کردن
معنی واژه غنچه کردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1332
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
bud | buddy
عربی
برعم | شخص غير ناضج , فتاة , تبرعم , طلع النبات براعمه , بدأ في النمو , جعله يتبرعم