جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

rot  |

فاسد شدن

معنی: فاسد شدن . [ س ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تباه شدن . تباه گردیدن : ظن آن شخص فاسد شد و بازار اینان کاسد. (گلستان ). || گندیدن . رجوع به فاسد شود.
1369 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 499
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
rot | deteriorate , decay , spoil , degenerate , canker , be depraved , gangrene , putrefy , disintegrate

واژگان مرتبط: ضایع شدن، پوسیدن، فاسد کردن، خراب کردن، بدتر کردن، روبزوال گذاشتن، عیب دار کردن، خراب شدن، محو شدن، تباه شدن، ضایع کردن، از بین بردن، پوسیده شدن، ناگوار کردن، رو به انحطاط گذاردن، قانقاریا بوجود امدن، تباه کردن، گندیدن، متعفن شدن، چرک نشستن، چرک کردن، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن، تجزیه شدن، خرد کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری