جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فخر.[ ف َ ] (ع مص ) چیره شدن بر کسی در مفاخرت . || چیره شدن بر کسی در نبرد. رجوع به فخار شود. || نازیدن . (منتهی الارب ). مباهات . بالیدن . فخار. فخارة. افتخار. (یادداشت بخط مؤلف ). خودستایی به خصال و مباهات به مناقب و مکارم چه درباره ٔ خود وچه درباره ٔ پدران خود. (اقرب الموارد) : تن خویش را ازدرِ فخر کن نشستنگه خویش استخر کن . فردوسی . زمین است گنج خدای جهان همان از زمین است فخر شهان . اسدی . به دستگاه دبیری مرا چه فخر که من به پایگاه وزیری فرونیارم سر. خاقانی . || نازیدن به خوی نیکو. (منتهی الارب ). فخار. فخاره . رجوع به فخار شود. || افزون داشتن کسی را بر کسی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). فخار. فخارة. رجوع به فخار شود. || بزرگ منشی نمودن . (منتهی الارب ). فخار. رجوع به فخار شود. || بزرگی نمودن . (منتهی الارب ) : حیدر کز او رسید و ز فخر او از قیروان به چین خبر خیبر. ناصرخسرو. || افزون شدن . || نیکویی کردن . (منتهی الارب ). || تاختن بر مردم با برشمردن نیکی های خود. (تعریفات ). || (اِمص )افتخار. شهرت . نازش . بالش . (یادداشت بخط مؤلف ). افتخار، بالندگي، تفاخر، سرافرازي، غرور، مباهات، ناز، نازش، نازيدن pride,glory,honor,honour كبرياء، اعتزاز، مفخرة، غرور، فخار، تكبر، شعور بالفخر، زهو، غطرسة، خيلاء، تيه، حب الذات، ازدراء، أبهة، افتخر، اعتز، تباهى، فخر gurur fierté stolz orgullo orgoglio
کلمه "فخر" در زبان فارسی به معنای افتخار و عظمت است و به عنوان اسم به کار میرود. در زیر به برخی از نکات قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه پرداخته میشود:
جایگاه کلمه در جمله:
"فخر" معمولاً به عنوان مفعول یا اسم فاعل در جملات استفاده میشود.
مثال: "او به فخر خود بر جامعه تبلیغ میکند."
مفرد و جمع:
"فخر" یک اسم غیر قابل شمارش است، اما در برخی موارد میتوان به شکل جمع در آورد (مانند "افخاری").
مثال: "افخاری که او به آن اشاره کرد، بسیار ارزشمند است."
صفت:
میتوان از "فخر" به عنوان صفت نیز استفاده کرد.
مثال: "این کتاب فخر ادبیات فارسی است."
ترکیبات و عبارات:
"فخر" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات قرار گیرد:
"فخر آفرینی" به معنای سبب افتخار شدن
"فخر ملی" به معنای افتخار ملی
مثال: "فخر ملی ما در تاریخ فرهنگیمان نهفته است."
نکات نگارشی:
در نوشتار رسمی، استفاده از "فخر" در جملات نیاز به دقت دارد تا معنا بهدرستی منتقل شود.
از به کار بردن "فخر" به صورت غیررسمی یا در متون غیررسمی پرهیز کنید، مگر اینکه مورد تأکید خاصی باشد.
این نقطه نظرات میتوانند به شما در استفاده صحیح از کلمه "فخر" کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
خانوادهام همیشه به موفقیتهای من فخر میکنند و از من حمایت میکنند.
او با کسب مقام قهرمانی، فخر بزرگی برای خود و کشورش به ارمغان آورد.
فخر انسان در تلاش برای دستیابی به اهداف بلندش نهفته است.