جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

farrār
escape  |

فرار

معنی: فرار. [ ف ِ ] (ع مص ) رَوْغ . (اقرب الموارد). گریختن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (اقرب الموارد). گریختن از پیش دشمنی . (اقرب الموارد) : چنانکه شب دررسید در پرده ٔ ظلمت راه فرار پیش کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 425).
426 | 0
مترادف: گريزپا، گريزنده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: فرّار]
مختصات: (فِ یا فَ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: farAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 481
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
escape | runaway , fugitive , defector , deserter , defection , scape , desertion , getaway , bolter , flyaway , hideaway , escapement , lam , breakaway , guy , volatile , fugacious
ترکی
kaçmak
فرانسوی
s'échapper
آلمانی
flucht
اسپانیایی
escapar
ایتالیایی
fuga
عربی
فرار | هرب , نجاة , مهرب , فر , خلاص , تهرب من الواقع , وسيلة فرار , نجا , أفلت , تخلص من , ارتشح , غاب عن الذاكرة , انبعث , هارب , يهرب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "فرار" در زبان فارسی به معنای گریز کردن یا دور شدن از موقعیتی دشوار یا خطرناک به کار می‌رود. در استفاده از این کلمه، باید به نکات زیر توجه کرد:

  1. جنس و عدد: "فرار" یک اسم نکره است و می‌تواند به صورت مفرد و جمع (فرارها) به کار رود.

  2. نحوه استفاده: این کلمه در جملات مختلف به عنوان اسم، فعل یا صفت می‌تواند استفاده شود. مثلاً:

    • اسم: "فرار از محل جرم کار آسانی نیست."
    • فعل: "او به سرعت فرار کرد."
    • صفت: "این حیوانات نسبت به خطر، در نوع خود فراری هستند."
  3. نگارش و املا: املای کلمه "فرار" به همین شکل است و باید توجه داشت که به صورت جدا نوشته نمی‌شود.

  4. استعارات و تشبیهات: می‌توان از "فرار" در قالب‌های ادبی و تشبیهات نیز استفاده کرد. مثلاً: "شجاعت او مانند فراری بی‌صدا بود."

  5. قیدها: می‌توانید با افزودن قیدهایی مانند "ناگهانی"، "سریع" و ... بر غنای جمله بیفزایید. مثلاً: "او به سرعت فرار کرد."

با رعایت این نکات، می‌توانید کلمه "فرار" را به درستی در متون خود به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او از خانه به دلیل مشکلات خانوادگی فرار کرد و به دوستانش پناه برد.
  2. در فیلم، قهرمان داستان در تلاش بود تا از دست دشمنان خود فرار کند.
  3. فرار از واقعیت می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد.

واژگان مرتبط: گریز، رهایی، فر، فراری، شخص فراری، پناهنده، مهاجر، ارتداد، پناهندگی، سابقهپر، میله، وسیله فرار، هوس، وسواس، ترک خدمت، بی وفایی، دور شو، اغاز، گمشو، غربال، الک، اسب چموش، سرند، مخفی گاه، نهانگاه، مخرج، چرخ دنگ، جدایی، استعفاء، رم، هجوم وحشیانه گله گوسفند و گاو، مرد، شخص، یارو، سبک، لطیف، بخارشدنی، زود گذر، بی دوام، زودریز، اواره، نا پایدار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری