جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: فم . [ ف َ / ف ِ ] (ع اِ) دهان . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ). دهن . (یادداشت مؤلف ). ج ، افواه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). به هر سه حرکت و به تشدیدمیم نیز آمده است . (غیاث ) (منتهی الارب ). ج ، افواه ، افمام ، و برای جمع افمام به اعتبار اصل واحدی نیست زیرا اصل فم ، فوه است . (از اقرب الموارد) : همی به وصف تو جنبد ضمیرم اندر دل همی به مدح تو گردد زبانم اندر فم . مسعودسعد. پسته و فندق ز مهر و کین تو آگه شدند این فم از مدحت گشاد و آن ز بیمت بست فم . مسعودسعد. || دهانه ٔ هر چیزی ، چنانکه در ترکیبات زیر به کار رفته است : - فم الاسد؛ جایی است از دریا که خطرناک باشد. فلغند. (از برهان ) : به جایی کشیدی ز راه خرد که ملاح خواندیش فَم ّالاسد . فردوسی . رجوع به فلغند شود. - فم الحلقوم ؛ حنجره . (یادداشت مؤلف ). - فم الرحم ؛ جایی بین بطن الرحم و ابتدای گردن آن . (یادداشت مؤلف ) (بحر الجواهر). - فم المعده ؛ دهانه ٔ معده . (یادداشت مؤلف ). محل ورود غذا به معده . (یادداشت دیگر). سوراخ فوقانی معده که راه بین مری و معده است و در مجاورت قلب قرار دارد. فم المعده معمولاً فاقد دریچه یا ماهیچه ٔ تنگ کننده است ، معذلک در برخی حیوانات از قبیل خرگوش و اسب فم المعده دریچه ای دارد. (فرهنگ فارسی معین ). دهان، دهانه، زفر fam مألوف
کلمه "فم" در زبان فارسی به معنای "دهان" یا "فم" است و به طور خاص در زبان علمی و پزشکی به کار میرود. در اینجا چند نکته و قاعده نگارشی مرتبط با این کلمه ارائه میشود:
جایگاه کلمه در جمله:
فم معمولاً به عنوان یک اسم استفاده میشود و میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مبتدای جمله قرار گیرد.
نویسهگذاری:
در زبان فارسی، کلمه "فم" به صورت «فم» نوشته میشود و نیازی به استفاده از نشانههای اضافی نیست.
از قاعده همزه در واژههای وارداتی و خاص دوری کنید مگر در مواردی که ضرورت دارد.
ترکیبات واژهای:
کلمه "فم" میتواند در ترکیب با دیگر واژهها قرار گیرد، مانند "فم شناسی" (مطالعه فم) یا "فمکنی" (عمل یا فرآیند مربوط به فم).
تطابق عدد و نوع:
اگر از صفت یا قید برای توصیف "فم" استفاده میکنید، به تطابق آنها با نظر به جنس و تعداد دقت کنید. مثلاً "فم بزرگ" و "فمهای بزرگ".
استفاده صحیح در متن:
اگر در متنی علمی یا ادبی از این واژه استفاده میکنید، دقت کنید که با بافت و موضوع متن همخوانی داشته باشد.
این موارد به شما کمک میکند تا بتوانید کلمه "فم" را به درستی در نوشتهها و متون خود به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
فم انسان به عنوان یکی از اجزای مهم سیستم گوارشی عمل میکند و برای ورود غذا و نوشیدنی ضروری است.
در علم آناتومی، ساختار فم و ارتباط آن با بینی و حلق نقش مهمی در فرآیندهای تنفسی و گفتاری دارد.
برخی از بیماریها میتوانند بر روی فم تأثیر بگذارند و باعث ایجاد تغییرات در سلامت دندانها و لثهها شوند.