قابل
licenseمعنی کلمه قابل
معنی واژه قابل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- برازنده، سزاوار، شايسته، لايق، مستعد، مناسب 2- آگاه، كارآزموده، كاردان، متبحر، مجرب، 3- پذيرا، پذيرنده | ||
متضاد | 1- نالايق 2- فائق | ||
انگلیسی | capable, able, good, qualified, apt, thorough-paced, to | ||
عربی | قادر على، مؤهل، قدير، قابل ل، مؤهل ل، بارع، كفؤ، قادر | ||
ترکی | hünerli | ||
فرانسوی | capable | ||
آلمانی | fähig | ||
اسپانیایی | capaz | ||
ایتالیایی | capace | ||
مرتبط | توانا، لایق، ماهر، با استعداد، مولد علم، شایسته، اماده، خوب، خیر، خوش، نیک، نیکو، واجد شرایط، مشروط، دارای شرایط لازم، توصیف شده، متمایل، در خور، دقیق گام، بهمه جور قدم تربیت شده، حسابی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "قابل" در زبان فارسی یک صفت است که به معنای "اینکه بتوان بر روی آن یا دربارهی آن قضاوت کرد" یا "شایسته" استفاده میشود. در اینجا چند قاعده و نکته مربوط به این کلمه و استفاده از آن آورده شده است:
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "قابل" به درستی و به شکل مؤثری در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | قابل | ||
معادل ابجد | 133 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | qābel | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (بِ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | qAbel | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی قابل | ||
پخش صوت |
قابل . [ ب ِ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . کلمه "قابل" در زبان فارسی یک صفت است که به معنای "اینکه بتوان بر روی آن یا دربارهی آن قضاوت کرد" یا "شایسته" استفاده میشود. در اینجا چند قاعده و نکته مربوط به این کلمه و استفاده از آن آورده شده است: نقش در جمله: کلمه "قابل" معمولاً به عنوان صفت در جملات استفاده میشود و میتواند به همراه اسم بیاید. به عنوان مثال: "کتاب قابل توجهی است". معنی و کاربرد: واژه "قابل" به تنهایی به معنای "شایسته"، "گفتنی"، "مناسب" و ... است. میتواند در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود. به عنوان مثال: "قابل اعتماد"، "قابل فهم"، "قابل قبول". ترکیبات: "قابل" میتواند با پسوندها و پیشوندهای مختلف ترکیب شود تا معانی جدیدی به خود بگیرد. مثلا "قابل دسترس"، "قابل آمادهسازی". استفاده در جملات: برای به کار بردن "قابل" در جملات، بهتر است دقت کنیم که به درستی ترکیب شود و مفهوم جمله را روشن نگه دارد. با رعایت این نکات میتوان از کلمه "قابل" به درستی و به شکل مؤثری در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
1- برازنده، سزاوار، شايسته، لايق، مستعد، مناسب
2- آگاه، كارآزموده، كاردان، متبحر، مجرب،
3- پذيرا، پذيرنده
1- نالايق
2- فائق
capable, able, good, qualified, apt, thorough-paced, to
قادر على، مؤهل، قدير، قابل ل، مؤهل ل، بارع، كفؤ، قادر
hünerli
capable
fähig
capaz
capace
توانا، لایق، ماهر، با استعداد، مولد علم، شایسته، اماده، خوب، خیر، خوش، نیک، نیکو، واجد شرایط، مشروط، دارای شرایط لازم، توصیف شده، متمایل، در خور، دقیق گام، بهمه جور قدم تربیت شده، حسابی