جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قانون . (معرب ، اِ) اصل . (برهان ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). گویند این لغت معرب کانون است و عربی نیست لیکن در عربی مستعمل است . (برهان ) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). امری است کلی که بر همه جزئیاتش منطبق گردد و احکام جزئیات از آن شناخته شود چون گفته ٔ نحویان ! فاعل مرفوع است و مفعول منصوب و مضاف الیه مجرور. (ترجمه ٔ تعریفات ). قاعده . (برهان ). رجوع به قاعده شود. رسم . (برهان ). ناموس . دستور. (برهان ) (ناظم الاطباء). یاسه .(ناظم الاطباء). یاسا. حکم اجباری که از دستگاه حکومت مقتدر مملکتی صدور یابد و مبنی و متکی بر طبیعت عالم تمدن و متناسب با طبیعت انسان باشد و بدون استثناء شامل همه ٔ افراد مردم آن مملکت گردد و اغراض مستبدانه ٔ اشخاص را در آن دخالتی نباشد. (ناظم الاطباء). ترکیبات : قانون دان . قانون زن . قانون شکن . قانون شکنی . قانون گذار. قانون گذاری ، قانون نواز. قانونی . - امثال : قانون کور است . || کتاب قانون ، دفتر خراج . || طریقه . منوال . روش . || آئین . شریعت . || آداب . || شکل . طرز. ترتیب . نظم . (ناظم الاطباء). 1- رسم، روش، طرز، طريقه، نظم، هنجار
2- آيين، ضابطه، قاعده، مقررات
3- ساز law, legislation, rule, code, statute, regulation, edict القانون، قانون، شريعة، ناموس، عدالة، سيادة، سلطة، مجموعة القوانين، فقيه قانوني kanun loi gesetz ley legge حقوق، حق، قاعده، قانون مدنی، ضابطه، قانون گزاری، تدوین و تصویب قانون، وضع قاون، حکم، دستور، فرمانروایی، رمز، برنامه، دستورالعملها، نظام نامه، اساسنامه، قانون موضوعه، تنظیم، مقرره، تعدیل، ایین نامه، فرمان، فرمان قانون
القانون|قانون , شريعة , ناموس , عدالة , سيادة , سلطة , مجموعة القوانين , فقيه قانوني
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قانون" در زبان فارسی به معانی مختلفی میتواند به کار رود و برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با آن عبارتند از:
قید و صفت: "قانون" میتواند به عنوان اسم به کار رود و به عنوان صفت یا قید نیز در ترکیبهای مختلف قرار گیرد. مثلاً: "قانون اساسی"، "قوانین جاری".
مفرد و جمع: کلمه "قانون" به شکل مفرد و جمع به کار میرود. جمع آن "قوانین" است. مثال: "این قانون جدید است." / "قوانین کشور باید رعایت شوند."
کاربرد در جملات: در جملات معمولاً "قانون" در موقعیتهای مختلف میتواند به عنوان مبتدا، مفعول یا حال به کار برود. مثال: "قانون جدید به تایید مجلس رسید." / "او به اجرای قوانین پایبند است."
تلفظ و املاء: کلمه "قانون" به صورت "qānun" تلفظ میشود و در نوشتار بدون هیچ گونه تصحیحی به این شکل نوشته میشود.
نحوه ترکیب با دیگر کلمات: "قانون" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود و اصطلاحات مختلفی را به وجود آورد، مانند "قانون مدنی"، "قانون جزا"، "قانون تجارت" و غیره.
نکات نگارشی: زمانی که "قانون" در ابتدای جمله میآید، حتماً باید با حرف بزرگ نوشته شود. مثلاً: "قانون اساسی کشور باید محترم شمرده شود."
این نکات میتوانند به درک بهتر و استفاده درست از کلمه "قانون" کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
رعایت قانون یکی از اصول مهم زندگی اجتماعی است که به ایجاد نظم و امنیت کمک میکند.
هر فردی موظف است به قانون احترام بگذارد و از آن پیروی کند تا جامعهای عادلانه و سالم شکل بگیرد.
تغییرات جدید در قانون میتواند تأثیرات زیادی بر روی حقوق و مسئولیتهای شهروندان داشته باشد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: حقوق، حق، قاعده، قانون مدنی، ضابطه، قانون گزاری، تدوین و تصویب قانون، وضع قاون، حکم، دستور، فرمانروایی، رمز، برنامه، دستورالعملها، نظام نامه، اساسنامه، قانون موضوعه، تنظیم، مقرره، تعدیل، ایین نامه، فرمان، فرمان قانون
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر