جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: قیمت . [ م َ ] (ع اِ) بهای کالا. (آنندراج ). ارز هر چیزی . (ناظم الاطباء). در شرع چیزی را گویند که تحت ارزیابی درآید. (کشاف ) : در زمان ما نجابت بس که بی قیمت بود عین دارد قطره ٔ نیسان اگر گوهر شود. میرصیدی (از آنندراج ). و پست و نازل و گران و بلند ازصفات اوست و با لفظ شکستن و بستن و گرفتن و کردن مستعمل . (آنندراج ). در تداول فارسی قیمت به فتح یا کسرقاف تلفظ کنند. (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به قیمة شود. - باقیمت ؛ بابها باارزش . بهادار. - بی قیمت ؛ بی ارزش : شرم آید از بضاعت بی قیمتم ولیک در شهر آبگینه فروش است جوهری . سعدی . سنگ بی قیمت اگر کاسه ٔزرین شکند قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود. سعدی . رجوع به بی قیمت شود. - قیمت اسمی سهام ؛ (اصطلاح حقوق تجارت ) قیمتی است که روی سهم نوشته شده باشد. (فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ). - قیمت حقیقی سهام ؛ (اصطلاح حقوق تجارت ) قیمتی است که سهم به ازاء آن در بازار خرید و فروش میشود. (فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ). - قیمت داشتن ؛ بهادار بودن . ارز داشتن : غنیمت شمار این گرامی نفس که بیمرغ قیمت ندارد قفس . سعدی . - قیمت سنج ؛ قیمت گر. مقیم . (آنندراج ). مقوم : گفت چندین متاع گوهر و گنج که نیاید بوهم قیمت سنج . میرخسرو(از آنندراج ). - قیمت شکستن ؛از قیمت افتادن . بی ارزش شدن : ز ناپسندی مردم عزیز خویشتنم بود گرانی ما از شکست قیمت ما. قاسم مشهدی . نوش لب لعل تو قیمت شکر شکست چین سر زلف تو رونق عنبر شکست . انوری . - قیمت کردن ؛ تعیین ارزش کردن : جوهری عقل در بازار حسن قیمت لعلش بصد جان میکند. سعدی . - قیمت گر ؛ قیمت سنج . مقیم . (آنندراج ). مقوم : این گهر را مباد تا محشر حسد و بخل و جهل قیمت گر. سنایی . رجوع به قیمت سنج شود. - قیمت گرفتن ؛ قیمت یافتن . بهایافتن : کجا خال لبش گیرد بهای بوسه نقد دل که سیم قلب هند و قیمت شکّر نمیگیرد. مخلص کاشی (از آنندراج ). - قیمت مند ؛ دارای بها و ارزش : مرتفع جامه های قیمت مند بیشتر زآنکه گفت شاید چند. نظامی . - قیمت مندی ؛ نرخ و ارزش داشتن . دارای ارزش و بها بودن : ز گوهر سفتن استادان هراسند که قیمت مندی گوهر شناسند. نظامی . - قیمت نهادن ؛ ارزش کردن . تعیین قیمت کردن : و بیاعان معتمد باشند کی قیمت عدل بر آن نهند و رقم برزنند و به غربا فروشند.(فارسنامه ٔ ابن بلخی ). - امثال : قیمت جوهر نداند کس بغیر از جوهری . ابن یمین (از امثال و حکم دهخدا). قیمت خون باباش میگوید ؛ نهایت گران بها میگذارد. (امثال و حکم ). قیمت در نه از صدف باشد تیر را قیمت از هدف باشد. سنائی . قیمت زعفران چه داند خر . (از امثال و حکم ). قیمت شکر نه ازنی است که خاصیت وی است . (گلستان ). قیمت کالا نگردد کم به طعن مشتری . سلمان ساوجی . قیمت و عزت کافور شکسته نشود گر ز کافور به آید بسوی موش پنیر. ناصرخسرو. قیمت هر آدمی بقدر همت اوست . (از شیخ ابواسحاق ابراهیم بن داود از امثال و حکم ص 1170 از تاریخ گزیده ). قیمت همیان و کیسه از زر است بی زری همیان و کیسه ابتر است . مولوی (از امثال و حکم ). ارز، ارزش، بها، ثمن، مظنه، نرخ price, value, worth, bourse, estimate السعر، سعر، ثمن، قيمة، تسعيرة، حدد الثمن، سأل عن السعر fiyat prix preis precio prezzo مقدار، ارج، قدر، ثروت، ازرش، بورس، کیسه، صرافی، حمل، تخمین، ارزیابی، براورد، دیدزنی، اعتبار
السعر|سعر , ثمن , قيمة , تسعيرة , حدد الثمن , سأل عن السعر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قیمت" در زبان فارسی به معنای ارزش یا بهای یک کالا یا خدمات به کار میرود. در زیر چند نکته و قواعد نگارشی مرتبط با استفاده از این واژه آورده شده است:
زبان رسمی و غیررسمی: در نوشتار رسمی، بهتر است از کلمات دقیق و مشخص استفاده کنید. به عنوان مثال: "قیمت این محصول..." به جای "این محصول چقدر است؟"
استفاده از حروف تعریف: در جملاتی که به بیان قیمت میپردازند، معمولاً از حروف تعریف "این" و "آن" برای اشاره به کالاها یا خدمات استفاده میشود. مثلاً: "قیمت این کتاب..."
نکات عددی: برای بیان قیمتها، استفاده از اعداد به صورت صحیح ضروری است. به عنوان مثال: "قیمت یک کیلو سیب ۲۰۰۰۰ تومان است."
علائم نگارشی: برای تفکیک قیمت از باقی جمله، میتوان از دو نقطه یا ویرگول استفاده کرد. مثلاً: "قیمت این محصول: ۵۰ هزار تومان."
قیدها و توصیفها: میتوان از قیدهای توصیفی برای مشخص کردن عوامل تأثیرگذار بر قیمت استفاده کرد. مثلاً: "قیمت این محصول به علت کیفیت بالا و مواد اولیه خوب، افزایش یافته است."
استفاده در جملات سؤالی: در جملات سؤالی، میتوان به سادگی از کلمه "قیمت" استفاده کرد: "قیمت این لباس چقدر است؟"
ترکیبهای رایج: ترکیبهایی مانند "قیمت مناسب" یا "قیمت بالایی" معمولاً در گفتار و نوشتهها به کار میروند.
توجه به این نکات میتواند به بهبود نگارش و ارایه دقیق اطلاعات در مورد قیمتها کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
قیمت محصولات در بازار به خاطر تورم افزایش یافته است.
او به دنبال خرید یک تلفن همراه با قیمت مناسب بود.
قیمت دلار در این هفته نسبت به هفته گذشته تغییر زیادی داشت.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر