کما
licenseمعنی کلمه کما
معنی واژه کما
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی]
مختصات:
(کُ) [ فر. ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
komA
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
61
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
coma
ترکی
koma
فرانسوی
un coma
آلمانی
ein koma
اسپانیایی
una coma
ایتالیایی
un coma
عربی
غيبوبة | سبات , زغب , ذؤابة المذنب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کما" در زبان فارسی به عنوان یک حرف ربط و همچنین یک واژه مستقل به کار میرود. در اینجا به قواعد و موارد استفاده آن در هر دو حالت اشاره میکنیم:
1. به عنوان حرف ربط:
- "کما" به معنی "همچنان" یا "بهطور مشابه" است و معمولاً در جملات برای مقایسه یا تشابه به کار میرود.
- مثال: "کما اینکه میدانید، این موضوع اهمیت زیادی دارد."
2. به عنوان واژه مستقل:
- "کما" به معنای "حال" یا "وضعیت" نیز به کار میرود، به ویژه در متون رسمی یا علمی.
نکات نگارشی:
- فاصله: در متون رسمی، بهتر است بین کلمه "کما" و کلمات دیگر فاصله مناسب را رعایت کنید.
- نقطهگذاری: از کما (،) در جملات به عنوان علامت نگارشی در متنهای معمولی استفاده کنید، ولی خود "کما" به عنوان یک حرف ربط معمولاً نیازی به نقطهگذاری خاص ندارد.
چند نکته بیشتر:
- جملات شرطی: میتوان از "کما" در جملات شرطی یا توصیفی برای نشان دادن روابط علت و معلولی نیز استفاده کرد.
- واژههای مشابه: از واژههایی مانند "همچنین" یا "بهعلاوه" نیز میتوان به جای "کما" در بعضی موارد استفاده کرد.
در نهایت، توجه به زمینه و ساختار جمله, در انتخاب صحیح استفاده از "کما" بسیار مهم است.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- پس از تصادف، او به مدت چند روز در کما به سر میبرد و پزشکان در حال بررسی وضعیتش بودند.
- همانطور که در کما مانده بود، خانوادهاش هر روز به بیمارستان میآمدند تا از حال او باخبر شوند.
- پزشکان اعلام کردند که احتمال بهبود بیمار از کما بسیار کم است و باید منتظر ماند.