جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kamā]
coma  |

کما

معنی: کما. [ ک ُ ] (اِ) گیاهی باشد به غایت بدبو و گنده و متعفن و آن را کمای نیز گفته اند. (برهان ). گیاهی باشد به غایت بدبو و گنده و متعفن . (آنندراج ). گیاهی بسیار بدبوی که کمای نیز گویند. (ناظم الاطباء). گیاهی است بدبو که گل گنده گویند و به تازی کماة خوانند. (فرهنگ رشیدی ). گیاه باشد ناخوشبوی در ولایت خراسان و دو نوع بود نوعی ازآن گاوان خورند و نوعی را مردم و این نوع نافع بود.(صحاح الفرس ). گیاهی است از تیره ٔ چتریان که در نقاط مرتفع برگهای معطر آن برای خوراک حیوانات بکار می رود و از جنسی از آن صمغبدبویی به نام انغوزه و از جنس دیگر صمغی به نام انجدان حاصل می شود که مصرف دارویی دارد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
جان و دل را بود دارو لیکن از بهر جگر
آنچه می باید نبود، آن چیست کسنی و کما.
سنائی .
چون کما گنده است شغلی کن که تخم
برکنی از بیخ همچون کنگرش .
پوربها (از فرهنگ رشیدی ).
گنده است چون پیاز بغلهای او چنانک
گویا به گند کرد کما را محاصره .
پوربهای جامی (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
و رجوع به کمای وکماة شود. || در کرج نام بوته ای است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
... ادامه
643 | 0
مترادف: اغما، بي حسي، بيهوشي، غش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] (زیست‌شناسی) [قدیمی]
مختصات: (کُ) [ فر. ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: komA
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 61
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
coma
ترکی
koma
فرانسوی
un coma
آلمانی
ein koma
اسپانیایی
una coma
ایتالیایی
un coma
عربی
غيبوبة | سبات , زغب , ذؤابة المذنب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کما" در زبان فارسی به عنوان یک حرف ربط و همچنین یک واژه مستقل به کار می‌رود. در اینجا به قواعد و موارد استفاده آن در هر دو حالت اشاره می‌کنیم:

1. به عنوان حرف ربط:

  • "کما" به معنی "همچنان" یا "به‌طور مشابه" است و معمولاً در جملات برای مقایسه یا تشابه به کار می‌رود.
  • مثال: "کما اینکه می‌دانید، این موضوع اهمیت زیادی دارد."

2. به عنوان واژه مستقل:

  • "کما" به معنای "حال" یا "وضعیت" نیز به کار می‌رود، به ویژه در متون رسمی یا علمی.

نکات نگارشی:

  • فاصله: در متون رسمی، بهتر است بین کلمه "کما" و کلمات دیگر فاصله مناسب را رعایت کنید.
  • نقطه‌گذاری: از کما (،) در جملات به عنوان علامت نگارشی در متن‌های معمولی استفاده کنید، ولی خود "کما" به عنوان یک حرف ربط معمولاً نیازی به نقطه‌گذاری خاص ندارد.

چند نکته بیشتر:

  • جملات شرطی: می‌توان از "کما" در جملات شرطی یا توصیفی برای نشان دادن روابط علت و معلولی نیز استفاده کرد.
  • واژه‌های مشابه: از واژه‌هایی مانند "همچنین" یا "به‌علاوه" نیز می‌توان به جای "کما" در بعضی موارد استفاده کرد.

در نهایت، توجه به زمینه و ساختار جمله, در انتخاب صحیح استفاده از "کما" بسیار مهم است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. پس از تصادف، او به مدت چند روز در کما به سر می‌برد و پزشکان در حال بررسی وضعیتش بودند.
  2. همان‌طور که در کما مانده بود، خانواده‌اش هر روز به بیمارستان می‌آمدند تا از حال او باخبر شوند.
  3. پزشکان اعلام کردند که احتمال بهبود بیمار از کما بسیار کم است و باید منتظر ماند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری