جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[ke]
that  |

که

معنی: که . [ ک ُه ْ ] (اِ) مخفف کوه ، که عربان جبل گویند. (برهان ) (آنندراج ). کوه و جبل . (ناظم الاطباء) :
برکه و بالا چو چه ؟ همچون عقاب اندر هوا
بر تریوه راه چون چه ؟ همچو در صحرا شمال .
شهید (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ز چرخ اختر از بیم دیوانه دیو
زمین با تلاتوف و که با غریو.
شهید (از یادداشت ایضاً).
رسید و ز که دیدبانش بدید
به نزدیک سالار مهتر دوید.
فردوسی .
برآمد خروشیدن کرنای
تو گفتی بجنبد همی که ز جای .
فردوسی .
کسی را که در که شبان پرورد
چو دام و دد است او چه داند خرد؟
فردوسی .
تهمتن بیامد به خرگاه دشت
چو شیری به دامان که برگذشت .
فردوسی .
شوشه ٔ سیم نکوتر بر تو یا که سیم
شاخ بادام به آیین تر یا شاخ چنار؟
فرخی .
نوروز و جهان چون بهشت گشته
پرلاله و پرگل که و بیابان .
فرخی .
ز بیم تیرش که گشت بر پلنگان چاه
ز بیم یوزش هامون بر آهوان شد تنگ .
فرخی .
پادشاهی که باشکُه باشد
خرم او چون بلند که باشد.
عنصری (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
پس آنگاهی برون آور ز خمّم
چو کف ّ دست موسی در که طور.
منوچهری .
از زمین بر پشت پروین افکند
گر به نوک نیزه بردارد کهی .
منوچهری (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
به زاری روز و شب فریاد خوانم
چو دیوانه به دشت و که دوانم .
(ویس و رامین ).
ز بالای مه نیزه بفراشتی
ز پهنای که خشت بگذاشتی .
اسدی .
باران به صبر پست کند گرچه
نرم است روزی آن که خارا را.
ناصرخسرو.
علم خلایق همه از علم او
چون ز که قاف یکی ارزن است .
ناصرخسرو.
بس باد جهد سرد ز که لاجرم اکنون
چون پیر که یاد آید اَز روز جوانیش .
ناصرخسرو.
اوم رهانید ز دجال کور
حکمت را دلْش که قارن است .
ناصرخسرو.
بسا کها که بر آن کوه شاه چوگان زد
به سم ّ مرکب که پیکرش بیابان کرد.
مسعودسعد.
پیش بیمار هم نفس با مرگ
گشته ریزان ز باغ عمرش برگ
او کشیده ز هفت اعضا جان
تو همی گوی هفت که به میان .
سنائی .
در میان ار هزار که باشد
مرگ یک دم چو کاه بر پاشد.
سنائی .
امروز به که عمود زد، کوه
پس خنجر زرفشان برآورد.
خاقانی .
از دامن که تا به در شهر بساطی
از سبزه بگسترد و بر او لاله فشان کرد.
سعدی .
- که کوهان ، که کوهانی بلند و قوی چون کوه دارد :
به کوهسار و بیابانی اندر آوردیم
جمازگان بیابان نورد که کوهان .
انوری (از آنندراج : کوهان ).
... ادامه
728 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (ضمیر) [پهلوی: kē]
مختصات: (کِ) (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: kah
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 25
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
that | than , as if , which , who , whom
ترکی
o
فرانسوی
que
آلمانی
das
اسپانیایی
eso
ایتالیایی
quello
عربی
أن | لكي , على الرغم من , هذا , ذلك , الذي , هذه , تلك , ذاك , هؤلاء , إلى هذا الحد , إلى حد بعيد , الذي - التي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "که" در زبان فارسی دارای کاربردهای مختلفی است و در موارد مختلفی به کار می‌رود. در زیر به برخی از این کاربردها و قواعد نگارشی آن اشاره می‌شود:

  1. موصولی: "که" به عنوان حرف ربط موصولی برای وصل کردن جملات و نام بردن از شخص یا شیء به کار می‌رود.

    • مثال: «کتابی که خواندم، بسیار جالب بود.»
  2. حرف ربط: "که" می‌تواند برای وصل کردن جملات و قسمت‌های مختلف یک جمله به کار رود.

    • مثال: «او گفت که دیر می‌آید.»
  3. حرف تأکید: "که" گاهی برای تأکید به کار می‌رود.

    • مثال: «من که می‌گویم، این درست است.»
  4. در جملات شرطی: "که" می‌تواند در جملات شرطی مورداستفاده قرار گیرد.
    • مثال: «اگر کسی بیاید که او را بشناسد، همه چیز خوب پیش می‌رود.»

نکات نگارشی:

  • "که" باید مطابق با قواعد دستور زبان فارسی مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً، در جملات موصولی، از "که" برای وصل کردن اسم و صفت استفاده می‌شود.
  • توجه داشته باشید که در مورد تفاوت‌های معنایی، باید دقت کنید که در جملات مختلف، "که" ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد.
  • "که" به تنهایی نوشته می‌شود و نیازی به فاصله در نوشتار ندارد.

این موارد تنها بخشی از کاربردهای کلمه "که" هستند و در متون مختلف ممکن است به شیوه‌های متنوعی به کار گرفته شوند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. من فکر می‌کنم که امروز هوا خیلی خوب است.
  2. او گفت که فردا به مهمانی می‌آید.
  3. این کتاب به قدری جذاب است که نمی‌توانم آن را زمین بگذارم.

واژگان مرتبط: تا اینکه، مثل اینکه، همچنانکه، کدام، که این، این، چه کسی، کی، چه شخصی، چه اشخاصی، به چه کسی، چه کسی را، کسیکه، ان کسی که

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری