جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[kiyān]
oligarch  |

کیان

معنی: کیان . [ ک َ ] (اِ) جمع کی [ ک َ / ک ِ ] باشد، یعنی پادشاهان جبار بزرگ . (برهان ) (آنندراج ). ج ِ کی . پادشاهان بزرگ . (ناظم الاطباء). ج ِ کی ، پادشاه (مطلقاً). (فرهنگ فارسی معین ). ج ِ فارسی کی [ ک َ / ک ِ ]. جبابره . (مفاتیح ، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
برآمد بر آن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر.
فردوسی .
بدان ایزدی فر و جاه کیان
ز نخجیر گور و گوزن ژیان
جدا کرد گاو و خر و گوسپند
به ورز آورید آنچه بُد سودمند.
فردوسی .
چنین تا برآمد بر این سالیان
همی تافت از شاه فر کیان .
فردوسی .
کجا آن یلان و کیان جهان
از اندیشه دل دور کن تا توان .
فردوسی .
مهران بگفت معلوم است که صدمه ٔ هادم اللذات چون دررسد، کاشانه ٔ کیان و کاخ خسروان همچنان درگرداند که کومه ٔ بیوه زنان . (مرزبان نامه ، از فرهنگ فارسی معین ).
هرگز کس از کیان ره کعبه نرفته بود
تو رفته راه کعبه و فخر کیان شده .
خاقانی .
|| بزرگان . سروران . (فرهنگ فارسی معین ) :
در خاک خفته اند کیان گر نه مرد و زن
کردندی از پرستش تو ملک را شعار.
خاقانی .
|| به معنی اصل نیز گفته اند. (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ).
... ادامه
6024 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (ضمیر) [جمعِ کی ki] [قدیمی]
مختصات: (کُ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: kiyAn
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 81
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
oligarch
ترکی
oligark
فرانسوی
oligarque
آلمانی
oligarch
اسپانیایی
oligarca
ایتالیایی
oligarca
عربی
الأ ليغاركي حكم القلة | القلة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کیان" در زبان فارسی به معنی "ملک" یا "سلطنت"است و همچنین می‌تواند به عنوان نامی برای افراد یا عنوانی در ادبیات فارسی استفاده شود. در مورد قواعد نوشتاری و نگارشی این کلمه، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. حروف بزرگ و کوچک: در نگارش رسمی، اگر "کیان" به عنوان یک اسم خاص یا نام شخص استفاده شود، نخستین حرف آن (K) باید با حرف بزرگ نوشته شود. مثلاً: "کیان".

  2. نویسه‌ها و اعراب: در متن‌های ادبی یا شعر، ممکن است به اعراب‌گذاری نیاز باشد تا تلفظ صحیح آن مشخص شود. به عنوان مثال: "کیانَ" (برای تأکید بر تلفظ).

  3. کاربرد در جملات: این کلمه می‌تواند در جملات مختلف با معانی متفاوتی به کار رود. مثلاً:

    • "سلطنت کیان در تاریخ ایران مشهور است."
    • "کیان به عنوان یک نام زیبا در فرهنگ ایرانی شناخته می‌شود."
  4. کاربرد در ادبیات: در شعر و نثر فارسی، این کلمه ممکن است به صورت نمادین یا تمثیلی به کار رود و بیشتر در متون کلاسیک و خاصی دیده می‌شود.

  5. تلفظ: توجه به تلفظ صحیح کلمه در محاوره و نوشتار نیز مهم است. معمولاً این کلمه به صورت "کیان" تلفظ می‌شود.

با رعایت این نکات، می‌توان کلمه "کیان" را به درستی در متن‌های فارسی به کار برد. اگر سوال خاصی درباره‌ی این کلمه یا کاربردهای آن دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

۱. کیان همیشه در کنفرانس‌ها به طرح ایده‌های نوآورانه می‌پردازد.
۲. دیروز کیان برنده‌ی مسابقه‌ی نقاشی شد و همه او را تحسین کردند.
۳. کیان به یادگیری زبان‌های جدید علاقه دارد و هر روز ساعاتی را به مطالعه اختصاص می‌دهد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری