جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gar
mangy  |

گر

معنی: گر. [ گ َ ] (اِ) نام جوشی است مشهور که به عربی جرب گویند. (برهان ). در استعمال قدما به معنی بیماری مشهور است و در تداول امروزی ، بمعنی مبتلای بدان بیماری است بجای گرگن و گرگین . مرضی است که مویها را بریزاند و بدن خاصه انگشتان خارش کند و مجروح شود و آن را به عربی جرب گویندو سرایت کننده است به دیگری . (آنندراج ) :
طب پدر ترا ندهد نفعی
تو چونکه گر خویش همی خاری .
ناصرخسرو.
گریست این جهان بمثل زیرا
بس ناخوش است و خوش بخارد گر.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 148).
جرب که به پارسی گر گویند از خونی غلیظ و عفن تولد کند کهنه که برگها اندر گرد آمده باشد و طبیعت آن را به ظاهر تن دفع می کند. و گر دو گونه باشد خشک باشد وتر. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). گفتست هفت سال است تا مراجرب ، یعنی گر خویشتن را نخاریدم . (مجمل التواریخ و القصص ).
وآن یکی گوید شتر یک چشم بود
وآن دگر گوید ز گر بی پشم بود.
مولوی .
|| مؤلف آنندراج این کلمه را بمعنی قدرت و تسلط آورده و شعر زیر را از فرخی نقل کرده است :
ملک آن باشد کو را به سخن باشد دست
ملک آن باشد کو را به هنر باشد گر .
فرخی .
در نسخه ٔ فرخی چ عبدالرسولی (ص 108) کر آمده است و در برهان نیز این معنی برای کر (با کاف تازی ) آمده است . رجوع به کر شود.
... ادامه
377 | 0
مترادف: 1- جرب 2- اگر، كچل، كل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (حرف) [مخففِ اگر]
مختصات: ( ~ .) [ په . ] (پس .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: قید
آواشناسی: gar
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 220
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
mangy | mange , scab , if
ترکی
gr
فرانسوی
gr.
آلمانی
gr
اسپانیایی
gramo
ایتالیایی
gr
عربی
أجرب | رث , بال , جربي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گر" در زبان فارسی می‌تواند به معانی و کاربردهای مختلفی اشاره داشته باشد و به همین دلیل قواعد خاصی برای استفاده از آن وجود دارد. در زیر به چند مورد از این کاربردها و قواعد مربوط به کلمه "گر" اشاره می‌شود:

  1. معنی شرطی:

    • "گر" به معنای "اگر" استفاده می‌شود و در جملات شرطی به کار می‌رود.
    • مثال: "اگر باران ببارد، ما می‌رویم." (به‌جای "اگر": "گر باران ببارد، ما می‌رویم.")
  2. قید احتمال:

    • "گر" می‌تواند در جملات برای بیان احتمال یا عدم قطعیت به کار برود.
    • مثال: "گر او بیاید، خوشحال می‌شوم."
  3. نگارش و ویرایش:

    • در نوشتار رسمی و ادبیات، بهتر است از "گر" به صورت کمتر و فقط در موارد خاص استفاده شود تا موجب گنگی یا ابهام نشود.
    • بهتر است در نوشتار علمی یا رسمی از "اگر" استفاده شود.
  4. واژه‌ها و ترکیبات:

    • "گر" می‌تواند به عنوان پیشوند یا پسوند در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار برود، مانند "گرما" یا "گرایش".
  5. سبک‌های ادبی:
    • در شعر و نثر ادبی، استفاده از "گر" می‌تواند تأثیرگذار باشد و وزن و قافیه را بهبود بخشد.

با توجه به این موارد، استفاده از "گر" نیازمند دقت و توجه به بافت جملات و نوع نوشتار است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا سه جمله با کلمه "گر" آورده شده است:

  1. اگر باران ببارد، زمین گل خواهد شد، گر بخواهم زیر چتر بمانم.
  2. گر تو بیایی، دنیا برایم زیباتر خواهد شد.
  3. در این هوای سرد، گر آتش را روشن کنی، همه دور آن جمع می‌شوند.

واژگان مرتبط: مبتلا به جرب، مبتلا به گری، جرب دار، مرض جرب، کچلی، گری، حکه، پوست زخم، اثر زخم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری