جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gero[w]gān
hostage  |

گروگان

معنی: گروگان . [ گ ِ رَ / رُو ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مرهون . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (جهانگیری ). رهینه . (مهذب الاسماء). شی ٔ یا شخصی که در مقابل وام یا برای اطمینان خاطر به رهن گذارند. چیزی که به گرو گذاشته میشود : ولیکن مراگروگانی بده تا من صبر کنم . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
گروگان و این خواسته پرشتاب
برم تازیان نزد افراسیاب .
فردوسی .
نواها که از شهرها یادگار
گروگان ز ترکان چینی هزار.
فردوسی .
گروگان و این خواسته هر چه هست
ز دینار و از تاج و تخت نشست .
فردوسی .
مرا دلی است گروگان و عشق چندین جای
عجب تر از دل من دل نیافریده خدای .
فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 386).
ولکن با احمد احکامها باید بسوگند و پسر را باید به گروگان اینجا یله کند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 268).
دل به گروگان این جهان ندهم
گرچه دل تو به دهر مرهون شد.
ناصرخسرو.
نان از دگری چگونه بربایی
گر تو بمثل به نان گروگانی .
ناصرخسرو.
هزاران هزاران گروگان شده
به آتش بدین جاهلانه مقال .
ناصرخسرو.
از محنت بازخر مرا یک ره
گر چند به دست غم گروگانم .
مسعودسعد.
من که مسعودسعد سلمانم
درکف جود تو گروگانم .
مسعودسعد.
هرچه اندوختم این طایفه را رشوه دهم
بو که در راه گروگان شدنم نگذارند.
خاقانی .
کاین طلب در تو گروگان خداست
زآنکه هر طالب به مطلوبی سزاست .
مولوی .
|| بنده و عبد هم بنظر آمده . (برهان ). || مال که در میان نهند مسابقه و جز آن را که هر کس سبقت گیرد او را باشد. || محبوس ، زندانی :
کعبه در شامی سلب چون قطره در تنگی صدف
یا صدف در بحر ظلمانی گروگان آمده .
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 380).
... ادامه
722 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: grwg'n]
مختصات: (گُ) (اِمر.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: gerowgAn
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 297
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
hostage | pawn
ترکی
rehin
فرانسوی
otage
آلمانی
geisel
اسپانیایی
rehén
ایتالیایی
ostaggio
عربی
رهينة | كرهينة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گروگان" در زبان فارسی به معنای کسی است که به‌طور غیرقانونی و به‌منظور اخاذی یا فشاری بر دیگران، به‌عنوان وسیله‌ای برای نیل به اهداف خاصی در تصرف قرار می‌گیرد. در مورد نگارش و قواعد فارسی مربوط به این کلمه، نکات زیر را می‌توان مد نظر قرار داد:

  1. نگارش صحیح: کلمه "گروگان" به‌طور صحیح با حرف "گ" در آغاز و "ان" در پایان نوشته می‌شود و به همین صورت باید در متن‌ها استفاده شود.

  2. تلفظ: این کلمه به صورت [gurogān] تلفظ می‌شود. توجه به تلفظ صحیح می‌تواند به فهم بهتر مفهوم کمک کند.

  3. جمع‌سازی: جمع این کلمه "گروگان‌ها" است که به صورت "گروگان" + "ها" تشکیل می‌شود. هنگام استفاده در جملات باید به شکل جمع آن توجه شود.

  4. استفاده در جملات: کلمه گروگان معمولاً در متن‌های رسمی یا خبری به کار می‌رود. مثال: "گروگان‌های آزاد شده به خانواده‌های خود بازگشتند."

  5. نکات نگارشی: در جملاتی که شامل این کلمه هستند، باید از قواعد نگارشی دیگر نیز پیروی کرد؛ مثلاً استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و غیره.

با رعایت این نکات می‌توان به استفاده مناسب از کلمه "گروگان" در متن‌های مختلف کمک کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. گروگان‌گیری در مرکز شهر سبب وحشت و نگرانی مردم شد.
  2. نیروهای امنیتی تلاش کردند تا گروگان‌ها را سالم و بدون آسیب آزاد کنند.
  3. فیلم جدیدی که درباره یک حادثه گروگان‌گیری ساخته شده، توجه منتقدان را جلب کرده است.

واژگان مرتبط: گرو، وثیقه، شخص گروی، پیاده شطرنج

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری