گزاف گو
licenseمعنی کلمه گزاف گو
معنی واژه گزاف گو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | excellent | ||
عربی | ممتاز، متفوق، فاخر، متقن، بديع | ||
واژه | گزاف گو | ||
معادل ابجد | 134 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی گزاف گو | ||
پخش صوت |
گزاف گو. [ گ ُ / گ ِ / گ َ ] (نف مرکب ) گزاف گوی . گزافه گو. گزافه گوی . لاف زن . بیهوده گوی . خراص . (ملخص اللغات حسن خطیب ) : خردمندان دانستندی که نه چنان است و سری می جنبانیدند و پوشیده خنده میزدندی که وی گزافگوی است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 176).
ویشان ز بد گزاف گویان
خود را بسرشک دیده شویان .
نظامی .
زین عقل گزاف گوی پردعوی
بگذار که شب گذشت ای ساقی .
عطار.
رجوع به گزاف گفتن شود.
excellent
ممتاز، متفوق، فاخر، متقن، بديع