جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

gosār
gesar  |

گسار

معنی: گسار. [ گ ُ ] (نف ) گذار باشد که از گذاشتن و امر به گذاشتن هم هست ، یعنی بگذار. (برهان ). رجوع به گساردن شود. || خورنده . خورنده ٔ غم و خورنده ٔ شراب نیز هست .(برهان ). بصورت ترکیب با غم و می و باده و انده و پیمانه به کار رود. و غمگسار و اندوه و انده گسار و میگسار کسی است که با وی غم یا باده را در میان نهند ومجازاً بمعنی غمخوار و یا میخوار باشد :
تو سرو جویباری تو لاله ٔ بهاری
تو یار غمگساری تو حور دلربایی .
فرخی .
به گیتی مرا خود همین است و بس
چه انده گسار و چه فریادرس .
فردوسی .
اگر رای میداری و روی یار
هَمَت می بود هم بت میگسار.
اسدی .
انده گسار من شد و انده به من گذاشت
وامق چه کرد در غم عذرا من آن کنم .
خاقانی .
تا برون شد سر شکارش بود
کآمد آن خانه غمگسارش بود
بود بهرام روز و شب بشکار
گاه بر باد و گاه باده گسار.
نظامی .
می و نقل و سماع و یاری چند
میگساری و غمگساری چند.
نظامی .
گر از دلبری دل به تنگ آیدت
وگر غمگساری به چنگ آیدت .
سعدی (بوستان ).
همه روزه گر غم خوری غم مدار
چو شب غمگسارت بود در کنار.
سعدی (بوستان ).
دردی کش باده ٔ محبت مائیم
پیمانه گسار بزم الفت مائیم
آیینه ٔ هفتادودو ملت مائیم
با این همه معنی تو و صورت مائیم .
شریف خان (از آنندراج ).
... ادامه
497 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (بن مضارعِ گساردن) [قدیمی]
مختصات: (گُ) (پس .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: بن حال
آواشناسی: gosAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 281
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
gesar
ترکی
gesar
فرانسوی
guésar
آلمانی
gesar
اسپانیایی
gesar
ایتالیایی
gesar
عربی
جيزار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گسار" به معنای شکافنده، جداساز یا چیزهایی که سبب جدایی می‌شوند، به کار می‌رود. در زبان فارسی، برای نوشتن و به کارگیری این واژه و واژه‌های مشابه به قواعد خاصی توجه باید داشت:

  1. املا: واژه "گسار" به همین شکل نوشته می‌شود و نیازی به حرکات اضافی ندارد.

  2. جایگاه در جمله: این واژه می‌تواند به عنوان اسم یا صفت به کار رود. مثلاً:

    • او یک گسار قوی است.
    • این ابزار گسار است.
  3. نحو: هنگام استفاده از "گسار" در ترکیب‌های مختلف، باید توجه کرد که سایر اجزای جمله با آن هماهنگ باشند. به عنوان مثال:

    • گسار نیاز به مهارت دارد. (جمله‌ی صحیح)
  4. ابراز مفهوم: در نوشتار و گفتار، باید مفهوم این واژه به وضوح بیان شود تا خواننده یا شنونده بتواند درک مناسبی از آن داشته باشد.

  5. استفاده در متون ادبی: واژه‌های مشابه با "گسار" می‌توانند در متون ادبی و توصیفی به کار روند و غنای کلام را افزایش دهند.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "گسار" به درستی و به شکل مؤثر استفاده نمایید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در زمستان، گسار برف‌ها به زمین نشسته و منظره‌ای زیبا ایجاد کرده است.
  2. باغبان برای حفظ رطوبت خاک درختان، از گسار استفاده می‌کند تا زودتر خشک نشوند.
  3. بعد از بارش باران، گسارهای تازه به رنگ سبز در باغ نمایان شدند و زیبایی خاصی به آن بخشیدند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری