گشاده دل
licenseمعنی کلمه گشاده دل
معنی واژه گشاده دل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | big-hearted, open heart | ||
مرتبط | مهربان، صمیمی، سخی، خیر، سخاوتمند | ||
واژه | گشاده دل | ||
معادل ابجد | 364 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | ( ~ . دِ) (ص مر.) | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی گشاده دل | ||
پخش صوت |
گشاده دل . [ گ ُ دَ / دِ دِ ] (ص مرکب ) دلباز. مبسوط :
که پیروز رفتی و بازآمدی
گشاده دل و بی نیاز آمدی .
فردوسی .
|| خوشحال و بافرح . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) :
سپه یکسره پیش سام آمدند
گشاده دل و شادکام آمدند.
فردوسی .
پذیره شدش رستم زال سام
سپاهی گشاده دل و شادکام .
فردوسی .
بفرمود تا پیش او آورند
گشاده دل و تازه رو آورند.
فردوسی .
به آئین همه پیش باز آمدند
گشاده دل و بی نیاز آمدند.
فردوسی .
|| جوانمرد. دارای بخشش . (از ناظم الاطباء). کریم . بخشنده . || دارای سعه ٔ صدر :
بزرگان ایران گشاده دلند
تو گویی که آهن همی بگسلند.
فردوسی .
big-hearted, open heart
مهربان، صمیمی، سخی، خیر، سخاوتمند