جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

species  |

گونه گونه

معنی: گونه گونه . [ن َ / ن ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) رنگارنگ . (انجمن آرای ناصری ذیل ماده ٔ گون ). گوناگون . لونالون . ملون به الوان . از هر لون . از هر رنگ . رنگهای مختلف :
ز هر گونه گونه درخشان درفش
جهانی شده سرخ و زرد و بنفش .
فردوسی .
|| اقسام مختلف . (ناظم الاطباء). متنوع . متعدد. بسیار. از هر نوع . از هر شکل . جور به جور. جوراجور. از هر دست و از هر صنف :
ز بس گونه گونه سنان و درفش
سپرهای زرین و زرینه کفش .
فردوسی .
هوا سربسر سرخ و زرد و بنفش
ز بس نیزه و گونه گونه درفش .
فردوسی .
گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه ٔ لبلاب .
لبیبی .
و مرغزار پرمیوه ما بودی ، از تو میوه گونه گونه یافتیم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 338). شخص امیر ماضی ... را در پیش دل و چشم نهد و در نعمتها و نواختهای گونه گونه و جاه و نهاد وی نگرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 333).
بار خدایا بسی عذاب کشیدی
انده و تیمار گونه گونه بدیدی .
قطران .
نشانه کردم خود را به گونه گونه گناه
نشانه ٔچه که برجاست تیر خذلانم .
سوزنی .
هریکی گونه گونه از رنگی
بوی هر گل رسیده فرسنگی .
نظامی .
از این در گونه گونه دُرهمی سفت
سخن چندان که میدانست میگفت .
نظامی .
گونه گونه شربت و کوزه یکی
تا نماند در می غیبت شکی .
مولوی .
گونه گونه خوردنیها صدهزار
جمله یک چیز است اندر اعتبار.
مولوی .
به رنگ رنگ ریاحین و گونه گونه نبات
به غور و نجد زمین فانظروا الی الاَّثار.
(ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 99).
|| (اِ مرکب ) اطوار مختلف . اشکال مختلف . هیأتهای مختلف . حالات مختلف :
تا دگر روز در جهان آید
پس بگردد به گونه گونه جهان .
سعدی .
... ادامه
872 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 162
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
species
عربی
نوع | صنف , الجنس البشري , خبز القربان المقدس , صورة ذهنية , أنواع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گونه" در زبان فارسی می‌تواند معانی و کاربردهای مختلفی داشته باشد و بسته به متن و ساختار جمله، قواعد نگارشی خاصی را می‌طلبد. در زیر به برخی نکات قواعد نگارشی و معنایی مربوط به کلمه "گونه" اشاره می‌کنم:

معانی و کاربردها:

  1. گونه به معنی نوع: در این حالت "گونه" به معنای دسته، نوع یا قشر است. مثلاً: "این گونه گیاهان در این منطقه رشد می‌کنند."

  2. گونه به معنی شکل و حالت: "گونه" ممکن است به معنی شکل یا حالت یک چیزی باشد. مانند: "این گونه از کارها نیاز به دقت بیشتری دارد."

  3. گونه به معنی صورت (در اصطلاح خودمانی): این واژه می‌تواند به صورت استعاری برای اشاره به کیفیت یا ویژگی‌های ظاهری انسان یا اشیاء استفاده شود.

قواعد نگارشی:

  1. نقطه‌گذاری: در نوشتن جملاتی که شامل "گونه" هستند، باید به استفاده از علامت‌های نگارشی مناسب مثل ویرگول، نقطه و سایر علامت‌ها توجه کرد.

    • مثال: "در طبیعت، گونه‌های مختلفی از جانوران وجود دارد، مثل شیر، پلنگ و زرافه."
  2. ترکیب با صفت: "گونه" می‌تواند با صفات مناسب ترکیب شود تا خصوصیات خاصی را بیان کند.

    • مثال: "گونه‌های نایاب گیاهی در این جنگل وجود دارند."
  3. استفاده از جملات تودرتو: در جملات پیچیده، ممکن است چندین کاربرد برای "گونه" وجود داشته باشد که باید به وضوح بیان شود.
    • مثال: "برخی از گونه‌های گیاهی در این اکوسیستم، به خاطر تغییرات اقلیمی در خطر انقراض هستند."

نکات تلفظی:

  • "گونه" در زبان فارسی به صورت /ɡuːne/ تلفظ می‌شود.

نتیجه‌گیری:

با توجه به معانی و کاربردهای بیشتر "گونه"، می‌توان با دقت در نگارش و تعبیر، مفاهیم مختلفی را منتقل کرد. رعایت قواعد نگارشی کمک می‌کند تا نوشته‌ها منظم و قابل فهم باشند.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری