جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

lesān
language  |

لسان

معنی: لسان . [ ل ِ ] (ع اِ) درختی بسیارخار است بقدر قامتی بیش بالا نرود و برگش به رنگ مورد بود صمغش گویند کندور است . (نزهةالقلوب ). گیاهی است با لزوجت وآذان الثور نیز نامند. (منتهی الارب ). حکیم مؤمن گوید: نباتی است با لزوجت و مسمی به آذان الثور برگش عریض و مفروش بر زمین و مستدیر در خشونت مثل برگ گاوزبان و ساقی که از میان برگها میروید بقدر ذرعی و بر سر آن گلی کحلی و بوی او مانند خیار و خام و پخته ٔ او مأکول است . در دوم سرد و تر و جهت علل زبان حیوانات بغایت مؤثر و رافع خفقان و حرارت معده و امراض دهان و قلاع حاره است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). ضریر انطاکی گوید: اذا لم یقید کان واقعاً علی نبتة تفرش اوراقا خشنة یقوم فی وسطها قضیب نحو ذراع فیه زهرة کحلاء و رائحة النبات کالقثاء. لزج مستدیر الورق بارد رطب فی الثانیة ینقی اوجاع السنة الحیوان مطلقاً. (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
... ادامه
580 | 0
مترادف: 1- زبان 2- سخن، كلام، گفتار 3- لغت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: اَلسِنَة و السُن]
مختصات: (لِ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: lesAn
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 141
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
language | lecture
ترکی
dil
فرانسوی
la langue
آلمانی
die zunge
اسپانیایی
la lengua
ایتالیایی
la lingua
عربی
لغة | أسلوب , لسان , لهجة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "لسان" در زبان فارسی به معنای زبان یا گفتار است و از جمله واژه‌های کاربردی در ادبیات و زبان‌شناسی به شمار می‌آید. در زیر به برخی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه نوشتن: "لسان" به‌عنوان یک اسم با حروف زیر نوشته می‌شود: ل، س، ا، ن.

  2. تلفظ: تلفظ صحیح آن "lesān" است و معمولاً در زبان‌های عربی و فارسی به کار می‌رود.

  3. معنا: این واژه عمدتاً در متون ادبی، فلسفی و دینی به کار می‌رود و معانی مختلفی از جمله زبان، بیان، و سخن را دارد.

  4. استفاده در ترکیبات: "لسان" می‌تواند در ترکیبات مختلف به کار برود، مانند "لسان حال" به معنای حال و بیان میانه واژه یا مفهوم، و "لسان قوم" به معنای زبان یک قوم خاص.

  5. مفرد و جمع: "لسان" به صورت مفرد است و شکل جمع آن "السنه" یا "السِنَه" در زبان عربی است. اما در فارسی، واژه "زبان" بیشتر برای جمع استفاده می‌شود.

  6. قواعد صرفی: "لسان" معمولاً به‌عنوان اسم نکره به کار می‌رود و در جملات مختلف ممکن است به کلمات دیگر نیز وابسته شود.

  7. جایگاه و استعمال: استفاده از "لسان" در متون ادبی و فلسفی معمولاً نشانه‌ی سطح بالای زبان و بیان است.

با رعایت این نکات، می‌توانید کلمه "لسان" را به درستی در متون خود به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در فرهنگ فارسی، لسان به معنای زبان و گفتار انسان‌ها به کار می‌رود.
  2. او با لسان شیرین و خوشایند خود، همه را به حرف زدن جذب می‌کند.
  3. برای یادگیری زبان جدید، مهم است که با لسان آن زبان به‌طور مداوم تمرین کنید.

واژگان مرتبط: زبان، کلام، تکلم، سخنگویی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری