جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mottaqi
pious  |

متقی

معنی: متقی . [م ُت ْ ت َ ] (ع ص ) (از «وق ی ») پرهیزگار. (منتهی الارب )(دهار) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). مؤمن و نمازگزار و زکوة دهنده و کسی که همه ٔ واجبات رابجای آورد و مراد از واجبات اعم از آنهائی است که به دلیل قطعی ثابت شده است مانند فرایض ، یا به دلیل ظنی . (از تعریفات جرجانی ) : و مردم آنجا (شیراز) متقی و جوانمرد باشند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ).و هرگاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کندهر آینه مقابح آن را به نظر بصیرت بیند. (کلیله و دمنه ). و متقیان و مصلحان پای در دامن امن و عافیت نهادند. (سندبادنامه ). در مواضی ایام دهقانی بوده است صاین و متدین و متورع و متقی . (سندبادنامه ص 129).
می بلرزد عرش از مدح شقی
بدگمان گردد ز مدحش متقی .
مولوی .
جمله رندان چونکه در زندان بوند
متقی و زاهد و حق خوان بوند.
مولوی .
ای متقی گر اهل دلی دیده ها بدوز
کایشان بدل ربودن مردم معینند.
سعدی .
طایفه ای سماع را مدعیند و متقی
زمزمه ای بیار خوش تا بدوند ناخوشان .
سعدی .
... ادامه
1673 | 0
مترادف: پاكدامن، پرواپيشه، پروادار، خويشتن دار، پرهيزگار، تقواپيشه، خداترس، زاهد، مومن، متورع
متضاد: فاسق، ناپرهيزگار، نامتقي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (مُ تَّ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mottaqi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 550
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
pious | virtuous , maqdi
ترکی
dindar
فرانسوی
pieux
آلمانی
fromm
اسپانیایی
piadoso
ایتالیایی
pio
عربی
تقي | ورع , متدين , جدير بالثناء , غير حقيقي , متظاهر بالتقوى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "متقی" در زبان فارسی به معنای شخصی است که تقوای الهی دارد و در رفتار و گفتار خود، مراقب قوانین و دستورات الهی می‌باشد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشتن:

    • "متقی" به‌طور صحیح و بدون هیچ‌گونه تغییر حرکتی نوشته می‌شود.
  2. جنس کلمه:

    • "متقی" یک صفت است و می‌تواند به‌عنوان صفتی برای توصیف افرادی که تقوای الهی دارند، استفاده شود.
  3. مفرد و جمع:

    • مفرد: متقی
    • جمع: متقین (برای اشاره به گروهی از افرادی که تقوای الهی دارند).
  4. ساختار جملات:

    • "وی شخص متقی است."
    • "افراد متقی همواره در پی انجام کارهای نیک هستند."
  5. استفاده در متون رسمی و ادبی:

    • در متون رسمی و ادبی، "متقی" می‌تواند به‌عنوان یک صفت ارزشی به کار رود و معمولاً با واژه‌های دیگر برای توصیف شخصیت‌های مثبت و الهی استفاده می‌شود.
  6. زبان شناختی:
    • کلمه "متقی" از ریشه "تقوا" به معنای پرهیزگاری و پرهیز از گناهان مشتق شده است.

در نهایت، استفاده درست و به‌جا از کلمه "متقی" می‌تواند به غنای متن‌های نوشتاری کمک کند و معنا و مفهوم آن را به وضوح منتقل نماید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او یک فرد متقی است که همیشه به نماز و روزه اهمیت می‌دهد.
  2. رفتار متقیانه او در جامعه باعث شده تا همه به او احترام بگذارند.
  3. متقی بودن به معنای داشتن تقوا و رعایت اصول اخلاقی در زندگی روزمره است.

واژگان مرتبط: وارسته، زاهد، مذهبی، مقدس، عابد، با فضیلت، پاکدامن، پرهیزکار، باتقوا، عفیف

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری