جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mottaqi
pious  |

متقی

معنی: متقی . [ م ُت ْ ت َ ] (اِخ ) المتقی لله . المتقی باﷲ. ابراهیم بن المقتدرباﷲ. بیست و یکمین خلیفه ٔ عباسی مکنی به ابواسحاق (297 - 357 هَ . ق .). وی بعد از برادرش الراضی باﷲ (329 هَ . ق .)به خلافت رسید و چهار سال خلیفه بود و کارها در عهد او مضطرب شد. «توزون » از امراء دیلم بر او استیلا یافت (331 هَ . ق .). متقی چون آن حال بدید با اهل و خواص به موصل رفت . توزون به متقی کس فرستاد و سوگندان مؤکد خورد که از وی هیچ مکروهی به متقی نرسد. متقی به بغداد بازگشت و توزون که با مستکفی همدست شده بود متقی را در بند کشید و دردیدگان او میل کشید و او را کور ساخت . (333 هَ . ق .) و متقی تا پایان عمر دربغداد بسر برد. و رجوع به اعلام زرکلی و تجارب السلف و تاریخ گزیده و کامل ابن اثیر ج 8 ص 142، 147، 148 و عیون الانباء ص 224 و عقدالفرید ج 4 ص 252 و ج 5 ص 409 و تاریخ الخلفاء ص 261 و الاوراق و النقود شود.
... ادامه
562 | 0
مترادف: پاكدامن، پرواپيشه، پروادار، خويشتن دار، پرهيزگار، تقواپيشه، خداترس، زاهد، مومن، متورع
متضاد: فاسق، ناپرهيزگار، نامتقي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (مُ تَّ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mottaqi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 550
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
pious | virtuous , maqdi
ترکی
dindar
فرانسوی
pieux
آلمانی
fromm
اسپانیایی
piadoso
ایتالیایی
pio
عربی
تقي | ورع , متدين , جدير بالثناء , غير حقيقي , متظاهر بالتقوى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "متقی" در زبان فارسی به معنای شخصی است که تقوای الهی دارد و در رفتار و گفتار خود، مراقب قوانین و دستورات الهی می‌باشد. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشتن:

    • "متقی" به‌طور صحیح و بدون هیچ‌گونه تغییر حرکتی نوشته می‌شود.
  2. جنس کلمه:

    • "متقی" یک صفت است و می‌تواند به‌عنوان صفتی برای توصیف افرادی که تقوای الهی دارند، استفاده شود.
  3. مفرد و جمع:

    • مفرد: متقی
    • جمع: متقین (برای اشاره به گروهی از افرادی که تقوای الهی دارند).
  4. ساختار جملات:

    • "وی شخص متقی است."
    • "افراد متقی همواره در پی انجام کارهای نیک هستند."
  5. استفاده در متون رسمی و ادبی:

    • در متون رسمی و ادبی، "متقی" می‌تواند به‌عنوان یک صفت ارزشی به کار رود و معمولاً با واژه‌های دیگر برای توصیف شخصیت‌های مثبت و الهی استفاده می‌شود.
  6. زبان شناختی:
    • کلمه "متقی" از ریشه "تقوا" به معنای پرهیزگاری و پرهیز از گناهان مشتق شده است.

در نهایت، استفاده درست و به‌جا از کلمه "متقی" می‌تواند به غنای متن‌های نوشتاری کمک کند و معنا و مفهوم آن را به وضوح منتقل نماید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او یک فرد متقی است که همیشه به نماز و روزه اهمیت می‌دهد.
  2. رفتار متقیانه او در جامعه باعث شده تا همه به او احترام بگذارند.
  3. متقی بودن به معنای داشتن تقوا و رعایت اصول اخلاقی در زندگی روزمره است.

واژگان مرتبط: وارسته، زاهد، مذهبی، مقدس، عابد، با فضیلت، پاکدامن، پرهیزکار، باتقوا، عفیف

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری