جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

to be like  |

مثله کردن

معنی: مثله کردن .[ م ُ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بریدن گوش و بینی یا چیزی دیگر از اطراف تن . بریدن عضوی از اعضای تن کسی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و اگر خداوند به خراسان نرود و ترکمانان یک ناحیت بگیرند یک ناحیت نه اگر یک دیه بگیرند و آن کنند که عادت ایشان است از مثله کردن و کشتن و سوختن ... (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 531). مادرش گفت چون گوسفند را بکشند از مثله کردن ... دردش نیاید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 187). گفت پس صبر می کن بر مرگ و کشتن و مثله کردن . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 187). و کثیر بفرمود تا او را بکشتند و مثله کردند. (تاریخ سیستان ). روا نبود کافران مثله کردن . (ترجمه ٔ النهایه ٔ طوسی چ سبزواری ج 1 ص 199).
... ادامه
767 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 849
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
to be like
عربی
ليكون مثل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری