جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

force  |

مجبور کردن

معنی: مجبور کردن . [ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناگزیر کردن . داشتن به ... واداشتن به . به ستم داشتن بر کاری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
921 | 0
مترادف: وادار كردن، ملزم كردن، اجبار كردن، ناگزير كردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 525
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
force | compel , enforce , oblige , bludgeon , necessitate , forcing
عربی
فرض | تجبر , اضطر , كره , دفع بالقوة , شق طريقه بالقوة , اغتصب , إنتزع عنوة , توغل , سرع , قوة , إكراه , نفاذ , جيش , عنف , سريان مفعول , ضغط , قهر , عظمة , قوة منظمة , بطش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مجبور کردن" تشکیل شده از دو قسمت است: "مجبور" و "کردن". در زیر به برخی از قواعد نحوی و نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. مفاهیم:

    • "مجبور" به معنای وادار کردن کسی به انجام کاری است.
    • "کردن" فعل است و در اینجا به معنای "انجام دادن" است.
  2. کاربرد:

    • این ترکیب معمولاً به معنای وادار کردن فرد یا گروهی به انجام کاری استفاده می‌شود.
    • مثال: "او مرا مجبور کرد تا در جلسه شرکت کنم."
  3. نحو:

    • در جملات، "مجبور کردن" معمولاً با فاعل و مفعول به کار می‌رود.
    • ساختار جملات معمولاً به شکل "فاعل + مجبور کردن + مفعول" است.
  4. زمان و نوع فعل:

    • "مجبور کردن" می‌تواند به شکل‌های مختلف زمان و شخص صرف شود.
    • مثال: "من او را مجبور کردم"، "او مرا مجبور می‌کند".
  5. معادل‌های ادبی:

    • در متون ادبی می‌توان از معانی و ترکیب‌های مختلف برای بیان مفهوم "مجبور کردن" استفاده کرد، مانند "وادار کردن" و "ناچار کردن".
  6. نگارش:
    • در نوشتار، باید توجه شود که این کلمه به صورت صحیح و بدون اشتباهات املایی نوشته شود.

در نهایت، "مجبور کردن" یک فعل مرکب است که در زبان فارسی به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد و در جملات رسمی و غیررسمی کاربرد دارد.


واژگان مرتبط: راندن، درهم شکستن، قفل را شکستن، بزور باز کردن، بی عصمت کردن، وادار کردن، اجرا کردن، از پیش بردن، تاکید کردن، ممنون کردن، مرهون ساختن، متعهد شدن، لطف کردن، با چماق زدن، کتک زدن، ناگزیر ساختن، ایجاب کردن، بایسته کردن، مستلزم بودن، واجب کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری