جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مذهب . [ م ُ ذَهَْ هََ ] (ع ص ) زراندودکرده شده . (غیاث اللغات ). مطلی . زرداندود. زرین . به زرکرده . مزوق .مزخرف . ذهیب . زرنگار. (یادداشت مؤلف ) : سپید است دستار لیکن مذهب سیاهست جبه ولی رنگ بسته . خاقانی . سلطان ... ابوالعلاء را با جامه و استری با زین مذهب با ساخت و افسار زر از بارگیران خاص بداد. (سلجوقنامه ٔ ظهیری چ خاور ص 20، از فرهنگ فارسی معین ). || تذهیب شده . کتاب و نوشته ای که سرفصل های آن یا حواشی صفحاتش با آب طلا و شنگرف و رنگهای دیگر تزیین شده باشد : ابر چنان مطرد سیاه و بر او برق همچو مذهب یکی کتاب مطرد. منوچهری . || ساخته شده با تارهای زر. (ناظم الاطباء). رجوع به معنی اول شود. زراندود، مطلا مفضض religion, faith, sect, denomination, illuminator, gilder, illuminated, gilded دين، ديانة، ترهب، طائفة، عبادة، يمان، دِين din religion religion religión religione دین، کیش، ایین، ایمان، اعتقاد، باور، اعتماد، فرقه، بخش، حزب، دسته، قسمت، نام گذاري، تسمیه، پول، لقب یا عنوان، واحد جنس، روشن شده، اشراقی، طلاکاری شده
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر