جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mardud
castaway  |

مردود

معنی: مردود. [م َ ] (ع ص ) ردشده . بازگردانیده شده . برگردانده . مرجوع . بازگشت داده شده . || رانده . (دستورالاخوان ). مطرود. طردشده . نامقبول . واخورده :
مردود خلق باشد مقبول ذوالمنن .
قاآنی .
- مردود آمدن ؛ مطرود آمدن . طرد شدن . رانده شدن :
کو زنده ای که هرگز از بهر نفس کشتن
مردود خلق آمد رسوای مرد و زن شد.
عطار.
|| لعین . (منتهی الارب ). ملعون . رجوع به معنی قبلی شود. || پس انداخته شده . (ناظم الاطباء). منسوخ و متروک : اقوال پسندیده مدروس گشته و راستی مهجور و مردود. (کلیله و دمنه ). که از امت به امت رسید و مردود نگشت . (کلیله و دمنه ). || محروم شده (ناظم الاطباء). رفوزه . درامتحان توفیق نیافته . قبول نشده .
- مردود شدن ؛ پذیرفته نشدن . قبول نشدن .
|| آنکه مدت سفر وی دراز شده باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آنکه مدت عزوبت وی به طول انجامیده باشد. (ناظم الاطباء). || (مص ) بازگردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). ردّ. رَدَّة. مَرَدّ. (از متن اللغة). رجوع به رد شود.
... ادامه
391 | 0
مترادف: ردشده، رفوزه، ناموفق، متروك، مطرود، منفور، وازده ، ناپذيرفتني، نامقبول، غيرقابل قبول
متضاد: قبول مقبول پذيرفتني، مقبول
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی، مقابلِ مقبول]
مختصات: (مَ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mardud
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 254
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
castaway | reprobate , anathematized , offcast , rejecting
ترکی
reddedilmiş
فرانسوی
rejeté
آلمانی
abgelehnt
اسپانیایی
rechazado
ایتالیایی
respinto
عربی
منبوذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مردود" در زبان فارسی به معنی "ردشده" یا "پذیرفته نشده" است و در متن‌های مختلف به کار می‌رود. در ادامه، به برخی از نکات نگارشی و قواعدی که مربوط به این کلمه هستند، اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "مردود" به صورت کامل و بدون غلط املایی نوشته می‌شود.

  2. معنا و کاربرد: این کلمه به طور عمده در زمینه‌های آموزشی (مانند مردود شدن در امتحان) و اداری (مانند مدارک مردود) استفاده می‌شود.

  3. استفاده در جملات:

    • مثلاً: "او در امتحان ریاضی مردود شد."
    • یا: "مدارک او به دلیل نقص مردود اعلام شد."
  4. صرف کلمه: این کلمه به صورت صفت به کار می‌رود و می‌تواند حالت‌های مختلفی داشته باشد. برای مثال:

    • مردود (صفت نکره)
    • مردوده (صفت مؤنث)
  5. توجه به سیاق متن: هنگام استفاده از این کلمه، باید به سیاق متن توجه کرد تا از استفاده نادرست آن در جملات جلوگیری شود.

  6. هم‌نشینی با واژه‌های دیگر: همچون بسیاری از واژه‌های دیگر، "مردود" می‌تواند با واژه‌های دیگر ترکیب شود. به عنوان مثال: "نتایج مردود" یا "درخواست مردود".

  7. جمع‌سازی: جمع کلمه "مردود" به صورت "مردودها" است.

این نکات می‌توانند به شما در استفاده صحیح از کلمه "مردود" در نوشتار و نگارش کمک کنند. اگر سوال خاصی در این زمینه دارید، لطفاً مطرح کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او با وجود تلاش‌های بسیار، در امتحان ریاضی مردود شد.
  2. مدرسه تصمیم گرفت دانش‌آموزانی که مردود شده‌اند، در کلاس تابستانی شرکت کنند.
  3. احساس ناامیدی پس از دریافت نتیجه مردود شدن در آزمون، بر او غلبه کرده بود.

واژگان مرتبط: رانده، بد اخلاق، فاسد، هرزه، ملعون

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری