مرشد
licenseمعنی کلمه مرشد
معنی واژه مرشد
moršed
sheikh
|
مرشد
مترادف:
پير، پيشوا، شيخ، قطب، مردكامل، مقتدا، ولي، هادي، هدايت گر
متضاد:
مريد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [عربی]
مختصات:
(مُ ش ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
morSed
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
544
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sheikh | general , master
ترکی
akıl hocası
فرانسوی
le mentor
آلمانی
der mentor
اسپانیایی
el mentor
ایتالیایی
il mentore
عربی
شيخ القبيلة | الشيخ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مرشد" در زبان فارسی به معنی راهنما و رهبر معنوی در برخی از مکاتب عرفانی و فلسفی استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی و معنایی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
۱. نوشتار:
- نوشتار صحیح: کلمه "مرشد" باید به صورت صحیح نوشته شود و از اشتباهات نگارشی مانند "مرشید" یا "مرشید" پرهیز شود.
۲. کاربرد:
- معنا: "مرشد" به معنای شخصی است که دیگران را در مسیرهای معنوی و عرفانی راهنمایی میکند.
- کاربرد در جملات: این کلمه میتواند بهصورت اسمی استفاده شود. مثلاً: "مرشد من همیشه در تصمیمگیریها به من کمک میکند."
۳. جمع:
- جمع فارسی: جمع "مرشد" بهصورت "مرشدها" است. مثلاً: "مرشدها در این نشست حضور داشتند."
۴. صرف:
- صرف در زمانها: این کلمه میتواند بهعنوان اسم در جملات مختلف به کار رود. مثلاً: "من به مرشد خود احترام میگذارم."
۵. علامتگذاری:
- استفاده از ویرگول یا دو نقطه: اگر "مرشد" در بیانی طولانیتر به کار رود، ممکن است نیاز به ویرگول یا دیگر نشانههای نگارشی باشد تا جملات به خوانایی بهتر کمک کنند.
۶. همنشینی:
- همنشینی با واژههای دیگر: کلمه "مرشد" ممکن است با واژههای دیگری مانند "عرفان"، "راهنما"، "معلم" و... بهکار رود. بهطور مثال: "مرشد عرفانی".
این نکات باید به عنوان راهنما در نگارش و استفاده از کلمه "مرشد" در متون مختلف کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- مرشد جوان در سفر معنویاش به همراه گروهی از پیروانش به قله کوه رسید.
- در هر جلسه، مرشد نکات ارزشمندی را درباره خودشناسی و آرامش درونی برای شاگردانش ارائه میدهد.
- با دنبال کردن راهنماییهای مرشد، تصمیم گرفتم به مسیر جدیدی در زندگیام قدم بگذارم.