جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

morovvat

مروت

معنی: مروت . [ م ُ رُوْ وَ ] (ع اِمص ) مروة. مروءة. مرؤت . مردمی و مردی ، و این مأخوذ است از مرء که به معنی مرد باشد. (غیاث ). آن بود که نفس را رغبتی صادق بود به تجلی بر نیت افادت و بذل مالابد یا زیاده بر آن . (اخلاق ناصری ص 79). عبارت است از آنکه نفس را ارادتی صادق بود بر تجلی به نیت استفادت و بذل مالابد یا زیاده بر آن . (نفائس الفنون - حکمت مدنی ). مروت تغافل است از زلتهای دیگران . (عمروبن عثمان صوفی ). مردی . مردانگی . جوانمردی .بزرگواری . انصاف . عیاری . رجولیت . فتوت :
مروت نپاید اگر چیز نیست
همان جاه نزد کسش نیز نیست .
فردوسی .
ور از مروت گویند از مروت او
همه مروت آل برامکه ست ابتر.
فرخی .
دانش و آزادگی و دین و مروت
این همه را خادم درم نتوان کرد.
عنصری .
هم عدت و هم نعمت و هم مروت داشت . (تاریخ بیهقی ص 363). و از مروت نسزد که ما را اندرین رد کرده آید. (تاریخ بیهقی ص 212). از این تمامتر همت و مروت نباشد. (تاریخ بیهقی ). در شارستان بلخ سرائی دیدم [ ابوالفضل ] چون بهشت آراسته و تجملی عظیم که مروتش و همتش تمام بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 142).
ز خوی نیک خرددر ره مروت و فضل
مر اسب تن را زین و لگام باید کرد.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 107).
گر هیچ آدمی رابد خواهم
از مردی و مروت بیزارم .
مسعودسعد.
کردم از همت و مروت او
شکرهایی چنان که من دانم .
مسعودسعد.
حکم مروت ...آن است که ...وجهی اندیشد. (کلیله و دمنه ). شیر...گفت این اشارت ...با مروت مناسبت ندارد. (کلیله و دمنه ). می بینم که کارهای زمانه روی به ادبار دارد... و افعالی ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته ... و کرم و مروت متواری . (کلیله و دمنه ). از روی مروت و حمیت واجب آید آن قصد دفع کردن . (سندبادنامه ص 324). صیت سخا و مروت واحسان و فتوت او در افواه افتاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 363). در مروت و علو همت نقصانی نیامد. (ترجمه ٔتاریخ یمینی ص 214).
مر مروت را نهاده زیر پای
گشته زندان دوزخی زان نان ربای .
مولوی .
و روی از محادثه ٔ او گردانیدن مروت ندانستم . (گلستان ).
که من نان و آب از کجا آرمش
مروت نباشد که بگذارمش .
سعدی .
مروت نباشد بدی باکسی
کز او نیکوئی دیده باشی بسی .
سعدی .
مروت نباشد ز آزادگان
لگدکوب کردن برافتادگان .
امیرخسرو دهلوی .
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
بادوستان مروت با دشمنان مدارا.
حافظ.
تمرؤ؛ مروت جستن . (المصادر زوزنی ).
- اصحاب مروت ؛ جوانمردان : مراتب به میان اصحاب مروت ... مشترک و متنازع است . (کلیله و دمنه ).
- اهل مروت ؛جوانمردان : در همه ٔ معانی مقابله ٔ کفات نزدیک اهل مروت معتبراست . (کلیله و دمنه ). پادشاه اهل فضل و مروت را بر اطلاق به کرامات مخصوص نگرداند. (کلیله و دمنه ).
- بامروت ؛ جوانمرد: مرد هنرمند و با مروت به عقل و مروت خویش پیدا آید. (کلیله و دمنه ).
- بی مروت ؛ ناجوانمرد : ولی بی مروت چو بی بر درخت . (گلستان سعدی ). ملاح بی مروت وی را به خنده گفت . (گلستان سعدی ). مرد بی مروت زن است و عابد با طمع راهزن . (گلستان سعدی ).
- صاحب مروت ؛ جوانمرد : مرد دانا صاحب مروت را حقیر نشمرد. (کلیله و دمنه ).
- مروت کردن ؛ مردانگی کردن :
ما خود کمر به دشمنی خویش بسته ایم
در حق ما دگر چه مروت کند کسی .
میرزا جلال اسیر (از آنندراج ).
|| رفتار شخص بدان سان که وضع اجتماعی او اقتضا کند. مروت یکی ازعناصر عدالت است و ترک آن نفی این را متضمن خواهد بود. || (اصطلاح فقهی ) این کلمه را در باب صلاة و در بحث از شرایطی که باید در امام جماعت موجود باشد می آورند که امام باید دارای مروت باشد و مروت ملازمت بر عادتهای پسندیده و دوری از عادتهای ناپسندی است که حرام نشده است و نیز متأدب گشتن به بزرگ منشی و بلندهمتی که مجموع این صفت ها را مروت نامند.
... ادامه
1903 | 0
مترادف: 1- انسانيت، انصاف، رحم 2- جوانمردي، حميت، غيرت 3- مردي، مردانگي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [مٲخوذ از عربی: مُروءَة]
مختصات: (مُ رُ وَّ) [ ع . ] (مص نسب .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 646
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
سخاء | كرم , مروءة , كرم دالية , سماحة جود , اتساع , ضخامة , فتوة , وفرة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مروت" در زبان فارسی به معنای نیک‌نفس‌داری، جوانمردی و راست‌کرداری است. در نگارش و استفاده از این کلمه، توجه به نکات زیر می‌تواند مفید باشد:

  1. استفاده صحیح از کلمه: "مروت" معمولاً به عنوان یک صفت استفاده می‌شود و می‌تواند به صفات فردی مثل جوانمردی، بزرگ‌منشی و اخلاق نیک اشاره کند. به عنوان مثال: "او با مروت و دلسوزی با دیگران رفتار می‌کند."

  2. هم‌نشینی با واژه‌ها: هنگام استفاده از "مروت"، توجه کنید که این کلمه با چه واژه‌هایی هم‌نشینی می‌کند. به عنوان مثال: "مروت انسانی" یا "فضیلت مروت".

  3. تلفظ و نوشتار: این کلمه به صورت "مروت" نوشته و تلفظ می‌شود و از نظر حروف و واج‌ها نباید تغییر کند.

  4. نکات نگارشی:

    • در جملات پیچیده، سعی کنید "مروت" را در جملات واضح و روشن به کار ببرید.
    • از جمله‌های کوتاه و ساده استفاده کنید تا مفهوم بهتر منتقل شود.
  5. اجتناب از تکرار: به یاد داشته باشید که تکرار مکرر این کلمه در یک متن می‌تواند موجب کسل‌کنندگی شود. در صورت نیاز می‌توانید از مترادف‌ها یا عبارات مشابه استفاده کنید.

استفاده صحیح از "مروت" و توجه به قواعد و نکات نگارشی می‌تواند به غنای متن و بیان شما کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مروت یکی از ویژگی‌های مهم انسانیت است و هر فردی باید آن را در رفتار خود بگنجاند.
  2. او با مروت و احترام به دیگران، توانست دوستان زیادی در جامعه خود پیدا کند.
  3. مروت در روابط خانوادگی، به ایجاد محبت و همدلی بیشتر کمک می‌کند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری