جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

getting drunk  |

مست شدن

معنی: مست شدن . [ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حالتی دست دادن از سستی و لذت و نشاط و کم خردی با خوردن شراب و دیگر مسکرات و امثال آن . سکر. (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). نزف . انزاف . نشوة. انتشاء. ثمل . انهکاک . دجر. صاحب آنندراج گوید: گرم شدن ، سرگران گردیدن ، از پرکار شدن ، از پرکار رفتن ، سرمست شدن ، نشئه گرفتن ، نشئه بردن ، بلند شدن ، سخت شدن دماغ ، دماغ رسیدن ، دماغ آرایش دادن ، دماغ رساندن ، شکفته کردن دماغ ، دماغ گرم کردن ، از مترادفات آن است . -انتهی :
شود در نوازش بدین گونه مست
که بیهوده یازد به جان تو دست .
فردوسی .
گفت بخوردم کرم درد گرفتم شکم
سر بکشیدم دودم مست شدم ناگهان .
لبیبی .
حاکم روز قضای تو شده مست مگر
نه حکیمست که سازنده ٔ گردنده قضاست .
ناصرخسرو.
نی مشو آخر به یک می مست نیز
می طلب چون بی نهایت هست نیز.
عطار.
باده از ما مست شد نی ما ازو
قالب از ما هست شدنی ما ازو.
مولوی (مثنوی ).
شبی مست شد آتشی برفروخت
نگون بخت کالیو خرمن بسوخت .
سعدی (بوستان ).
ترسم که مست و عاشق و بیدل شود چوما
گر محتسب به خانه ٔ خمار بگذرد.
سعدی .
به خرابات چه حاجت که یکی مست شود
که به دیدار تو عقل از سر هشیار برفت .
سعدی .
مستی خمرش نشود آرزو
هر که چو سعدی شود از عشق مست .
سعدی .
انهزاج ؛ مست شدن از بگنی و مانند آن . (منتهی الارب ). ابث ؛ مست شدن از پر خوردن شیر اشتر.
- مست شدن از خواب ؛سخت به خواب شدن :
بدان گه که شد کودک از خواب مست
خروشان بشد دایه ٔ چربدست .
فردوسی .
|| خوسه شدن . لاس شدن . چنانکه شتر یا گربه و جز آن . به فحل آمدن . به گشن آمدن . خواهان گشنی شدن . نر خواستن . تیزشهوت شدن فحل : ضراب ؛ مست شدن اشتر و تیزشهوت شدن . (تاج المصادر بیهقی ). قطم ؛ مست شدن اشتر و فا گشنی آمدن او. (تاج المصادر بیهقی ). || سرکش و غیرمطیع شدن . خشمناک شدن چنانکه درفیل نر و اشتر نر و غیره : هیاج ؛ مست شدن شتر.
... ادامه
391 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 854
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
getting drunk
عربی
سكر | في حالة سكر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مست شدن" ترکیبی از اسم (مست) و فعل (شدن) است و در زبان فارسی می‌تواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. در ادامه، به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این ترکیب اشاره می‌کنم:

  1. فعل مرکب: "مست شدن" یک فعل مرکب است. در این ترکیب، "مست" به معنی intoxicated یا غرق در لذت است و "شدن" به معنای تبدیل شدن به آن حالت است.

  2. نکات معنایی: "مست شدن" می‌تواند در معانی مختلفی به کار رود؛ به طور مثال، مستی نوشیدنی، مستی عشق یا شادی.

  3. استفاده در جملات: برای استفاده از این ترکیب در جملات، باید توجه داشت که فعل "شدن" معمولاً نیاز به فاعل دارد. به عنوان مثال:

    • "او در جشن به قدری شاد بود که مست شد."
    • "ما با دیدن آن منظره زیبا مست شدیم."
  4. قید و صفت: هنگام استفاده از "مست شدن"، می‌توان از قیدها و صفت‌ها برای توصیف حال و هوا استفاده کرد:

    • "ناگهان با شنیدن آن موسیقی مست شد."
    • "او به قدری خوشحال بود که مست از شادی شد."
  5. نگارش صحیح: در نگارش، توجه به املای صحیح کلمات و استفاده از علائم نگارشی مناسب (مانند ویرگول، نقطه و ...) اهمیت دارد.

  6. مترادف‌ها: می‌توان از مترادف‌های این ترکیب نیز استفاده کرد، مانند "مست گردیدن" یا "مست آمدن".

با رعایت این نکات، می‌توان به طور صحیح و مؤثر از ترکیب "مست شدن" در نگارش و صحبت استفاده کرد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری