جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mesan[n]
elderly  |

مسن

معنی: مسن . [ م ِ س ِ ] (اِخ ) شهری است از شبه جزیره ٔ پلوپونز متعلق به یونان که مرکز مسنی می باشد. این شهر در دامنه ٔ کوه ایتوم واقع است و در قرن هفتم ق .م . بوسیله ٔ اسپارتیها اشغال و ویران گردید، اماچهارصد سال بعد دو مرتبه بوسیله ٔ اپامی نونداس از اهالی تب که از سرداران بزرگ آنجا بود بازسازی شد.
... ادامه
489 | 0
مترادف: اسم بزرگ سال، پير، جاافتاده، ريش سفيد، زال، سال خورده، سال ديده، سالمند، شيخ، فرتوت، كلان سال، كهن سال، معمر
متضاد: برنا، جوان، خردسال
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: مسنّ] [قدیمی]
مختصات: (مِ سَ نّ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mosenn
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 150
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
elderly | old , aged
ترکی
eskimiş
فرانسوی
vieux
آلمانی
alt
اسپانیایی
viejo
ایتالیایی
vecchio
عربی
عجوز | كهل , كهولي , كبير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مسن" در زبان فارسی به معنای "سالمند" یا "پیر" است و برای توصیف افرادی به کار می‌رود که سن بالایی دارند. در زیر به برخی نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "مسن" به صورت واحد و بدون فاصله یا علامت نگارشی نوشته می‌شود.

  2. نوع استفاده: این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار می‌رود و می‌تواند قبل از اسم بیاید. برای مثال: "مرد مسن" یا "زن مسن".

  3. مفاهیم مرتبط: کلمه "مسن" می‌تواند معادل‌هایی هم‌چون "پیر" و "سالمند" داشته باشد، ولی ممکن است بار معنایی متفاوتی نسبت به این کلمات داشته باشد. "مسن" معمولاً به افراد با رفتار یا شخصیت جدی‌تر و با تجربه‌تر اشاره دارد.

  4. جنسیت: این کلمه به صورت غیرجنسیتی استفاده می‌شود، اما برای دقت در نوشتار، می‌توان به کلمه‌ای که به آن اشاره می‌شود، توجه کرد (مثلاً "مرد مسن" و "زن مسن").

  5. قواعد صرفی: این کلمه غیرقابل تصریف است و به شکل "مسن" باقی می‌ماند.

  6. استفاده در جملات: در جملات، کلمه "مسن" معمولاً به عنوان وصفی در کنار اسم ظاهر می‌شود. مثلاً: "او یک مرد مسن و با تجربه است."

اگر سوال خاصی درباره استفاده از این کلمه یا نکات مربوطه دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. پدربزرگم فردی مسن و با تجربه است که همیشه داستان‌های جالبی از جوانی‌اش تعریف می‌کند.
  2. با وجود اینکه او مسن‌تر از بقیه دوستانش است، اما هنوز هم روحیه‌ی جوانی دارد و به ورزش علاقه‌مند است.
  3. در جلسه‌ی گروهی، نظرات افراد مسن‌تر همیشه ارزشمند و قابل توجه هستند، زیرا تجارب زیادی را در زندگی کسب کرده‌اند.

واژگان مرتبط: سالخورده، قدیمی، پیر، کهنه، عتیق، گذشته، سالار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری