جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

monzam[m]
attached  |

منضم

معنی: منضم . [ م ُ ض َم م ] (ع ص ) پیوسته شونده و آمیخته شونده و فراهم آینده به چیزی . (آنندراج ). ضمیمه شده و افزوده شده و پیوسته شده و ملحق گشته و درج شده و در میان نهاده شده و آمیخته شده و فراهم آمده . (ناظم الاطباء). باهم آمده . فراهم آمده . افزوده . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
با مدحت تو ضم کنم اکنون دعای خیر
آن به که با مدیح دعا نیز منضم است .
ابن یمین .
- منضم شدن ؛ ضمیمه شدن . پیوستن . ملحق شدن . درآمیختن : در آن وقت که ... قبایل مغول بدو منضم شد رسوم ذمیمه که معهود آن طوایف بودست ... رفع کرد. (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 18). اگر در حال ادراک روح خواطر نفسانی با مدرک روحانی منضم نشود... (مصباح الهدایه چ همایی ص 175).
- منضم کردن ؛ ضمیمه کردن . به هم پیوستن . به هم پیوند دادن . فراهم آوردن :
فلک قدرا تو می دانی نیم زآنها که در مدحت
ز بی سرمایگی طبعم کند با در شبه منضم .
ابن یمین .
- منضم گردیدن ؛ منضم شدن : اگر باعث اول داعیه ٔ صدق و طلب مزید حال بود و بعد از آن شایبه ٔ نفسانی با آن منضم گردد، اعتبار باعث اول را بود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 194). رجوع به ترکیب منضم شدن شود.
|| لؤلؤ منضم ؛ مروارید میان باریک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اصبح منضماً؛ میان باریک گردید چنانکه گویی قسمتی از آن به قسمت دیگر پیوست . (از اقرب الموارد).
... ادامه
634 | 0
مترادف: پيوست، ضميمه، ملحق
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: منضمّ] [قدیمی]
مختصات: (مُ ضَ مّ) [ ع . ] (اِ مف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: monzamm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 930
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
attached
ترکی
ekli
فرانسوی
ci-joint
آلمانی
beigefügt
اسپانیایی
adjunto
ایتالیایی
allegato
عربی
مُرفَق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

در زبان فارسی، کلمه "منضم" به معنای "متصل" یا "پیوسته" استفاده می‌شود و معمولاً به مواردی اشاره دارد که دو یا چند چیز به هم پیوسته یا یکی شده‌اند. اما به جز معنایش، قواعد خاصی برای استفاده از این کلمه وجود ندارد. در اینجا چند نکته نگارشی و قواعد زبان فارسی که به این کلمه مرتبط هستند، ارائه می‌شود:

  1. نوشتن صحیح: کلمه "منضم" باید به طور صحیح و بدون اشکال تایپی نوشته شود.

  2. استفاده در جمله: برای استفاده درست از "منضم" در جملات، باید توجه داشت که این کلمه معمولاً در جملات رسمی و علمی به کار می‌رود. به عنوان مثال:

    • این دو سند به هم منضم شده‌اند.
  3. قواعد نگارشی: در نگارش جملاتی که شامل "منضم" هستند، باید به قواعد نگارشی فارسی مانند نقطه‌گذاری، فاصله‌گذاری و ساختار جملات توجه شود.

  4. معادل‌های دیگر: در بعضی موارد ممکن است معادل‌های دیگری برای "منضم" وجود داشته باشد، مانند "پیوسته"، "متصل" یا "یکپارچه". در انتخاب واژه باید تناسب معانی با متن رعایت شود.

در مجموع، "منضم" کلمه‌ای است که به دقت و با توجه به زمینه استفاده می‌شود و رعایت قواعد نگارشی و دستوری در به کار بردن آن اهمیت دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. گزارش جدید منضم به نامه رسمی، تمامی جزئیات پروژه را به وضوح بیان کرده است.
  2. مدارک لازم منضم به درخواست واریز، در موعد مقرر ارسال شدند.
  3. مقاله تحقیقاتی منضم به منابع آموزشی، به بررسی جوانب مختلف موضوع می‌پردازد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری