جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: نامردم . [ م َ دُ ] (ص مرکب ) فرومایه . نااهل . مرادف ناکس . (آنندراج ). ناکس . (غیاث اللغات ). بی غیرت . ناکس . بی قدر. فرومایه . دون . پست فطرت . بدسرشت . (از ناظم الاطباء). بی مروت . نامرد. آنکه آئین مردی و مردمی نداند : گرچه نامردم است آن ناکس بشود هیچ از دلم ؟ برگس . رودکی . مظفر باش و گیتی دار و نهمت یاب و شادی کن جهان خالی کن از نامردم بدگوهر سفله . فرخی . بلی مردم دور نامردمند نه بر انجمن فتنه برانجمند. نظامی . قیاس کن که چه حالم بود در این ساعت که در طویله ٔ نامردمم بباید ساخت . سعدی . نگویم مراعات مردم بکن کرم پیش نامردمان کم بکن . سعدی . هرکه نامردم بود عذرش بنه چون به چشمش درنیامد مردمی . سعدی . بزرگی بایدت در مردمی کوش که دولت گرد نامردم نگردد. امیرخسرو (از آنندراج ). 1- بي ادب، پست، پست فطرت، دني، فرومايه، ناكس
2- حيوان صفت، ددمنش، ديوخو inhuman, i am cowardly غير إنساني، وحشي، غير إنسانية İnsanlık dışı inhumain unmenschlich inhumano inumano غیر انسانی، بی عاطفه، فاقد خوی انسانی، نامرد
کلمه "نامردم" یک واژه مرکب است که از دو بخش "نا" و "مرد" تشکیل شده است. در قواعد فارسی، این کلمه به معنای فردی است که به اصول مردانگی و جوانمردی پایبند نیست و به نوعی بیوفایی یا عدم صداقت را تداعی میکند. در ادامه به چند نکته در مورد قواعد نوشتاری و نگارشی این کلمه اشاره میكنم:
جداسازی اجزا:
در نوشتههای رسمی و ادبی، بهتر است اجزای کلمات مرکب به درستی جداسازی شوند. "نامردم" به صورت یک کلمه نوشته میشود و نمیتوان "نا" و "مرد" را جدا کرد.
استفاده از حروف بزرگ:
در متون عمومی، واژه "نامردم" معمولاً با حرف کوچک شروع میشود، مگر در مواقعی که در ابتدای جمله قرار گیرد یا عنوان خاصی باشد.
نحوه بهکاربردن این کلمه:
این کلمه بیشتر در متون ادبی، شعر، و گفتارهای عاطفی یا انتقادی به کار میرود. همچنین میتوان این واژه را در جملات نقطهگذاری شده و توصیفی بهکار برد.
توجه به لحن و سیاق کلام:
"نامردم" بار معنایی منفی دارد و بنابراین باید در جملاتی استفاده شود که لحن انتقادی یا توهینآمیز مطلوب باشد.
به طور کلی، نکات نگارشی و قواعد استفاده از واژهها بستگی به سیاق متن و هدف از نگارش دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
من از رفتار نامردم او بسیار ناامید شدم و دیگر نمیتوانم به او اعتماد کنم.
در شرایط سخت، باید نشان دهیم که نامردم نیستیم و از دوستیهایمان حمایت میکنیم.
برخی افراد به خاطر منافع شخصی خود، به نامردم عمل میکنند و از دیگران سوءاستفاده میکنند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: غیر انسانی، بی عاطفه، فاقد خوی انسانی، نامرد