جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

take  |

نبر

معنی: نبر. [ ن َ ] (ع مص ) به زبان گرفتن و به سخن بر کسی غالب آمدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (از ناظم الاطباء). || همزه کردن حروف را. (منتخب اللغات ) به همزه کردن حرف را. (صراح ). همزه کردن حرف را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). به همزه کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر): نبر الحرف ؛ همزه ، و منه الحدیث : لاتنبر باسمی . (اقرب الموارد). || برداشتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر). برداشتن . بلند کردن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (المنجد). || بلند کردن مغنی صدا را از پستی . (از اقرب الموارد). برداشتن صدا. (از معجم متن اللغة): نبر المغنی ؛ بلند کرد صدایش را بعد از خفض و پستی . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || سرزنش نمودن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زجر. انتهار. || خلس . (معجم متن اللغة). ربودن چیزی را. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (المنجد). به سرعت برداشتن . (از اقرب الموارد): نبر الرمح عنه ؛ رفعه بسرعة. (اقرب الموارد) (المنجد). || گوالیدن کودک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (از المنجد). || بانگ برزدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). سخن گفتن با درشتی صدا. (از معجم متن اللغة). || (ص ) مرد کم شرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . مرد کم شرم و کم حیا. (ناظم الاطباء): رجل نبر؛ قلیل الحیا. (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). || طعن نبر؛ مختلسة. (معجم متن اللغة). طعن ربوده و برده شد گویا زودتر از خودبرمیدارد نیزه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کأنه ینبر الرمح ، ای یرفعه بسرعة، و قال علی : «اطعنوا النبر و انظروا الشزر»؛ اختلسوا الطعن . (اقرب الموارد). طَعن ِ نَبِر؛ زخم نیزه ای که به سرعت و زودی نیزه را از خود دور میکند و برمیدارد آن را. (ناظم الاطباء).
... ادامه
413 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 252
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
take | remove , win , take away , carry , drive , snatch , conduct , steer , propel , abstract , bear , convey , lead , pack , port , transport , don't
عربی
أخذ | تناول , حمل , قبل , تطلب , شارك , تعود , استلم , استولى , اقتضى , أسر , اختار , احتل , رافق , بدأ , استعاد , اشترى , أمسك ب , حقق , نال , أدرك , إستحوذ على , استمر , صور , قبل التحدى للمبارزة , الأخذ , صورة , دخل , غنيمة , فاجأ , يأخذ

واژگان مرتبط: گرفتن، بردن، برداشتن، ستاندن، پنداشتن، لمس کردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن، دور کردن، پیروز شدن، غلبه کردن، فتح کردن، فاتحشدن، غلبهیافتن بر، حمل کردن، حمل و نقل کردن، بدوش گرفتن، راندن، کوبیدن، اتومبیل راندن، تحریک کردن، عقب نشاندن، ربودن، قاپیدن، اداره کردن، هدایت کردن، عمل اوردن، راهنمایی کردن، سوق دادن، بجلو راندن، حرکت دادن، پیش راندن، چکیدن، چکیده کردن، کش رفتن، تجزیه کردن، داشتن، زاییدن، تاب اوردن، تحمل کردن، رساندن، نقل کردن، رهبری کردن، سرب پوش کردن، با سرب اندودن، بسته کردن، بسته بندی کردن، قرار دادن، توده کردن، بزور چپاندن، بارگیری کردن، ببندر اوردن، ترابردن، ترابری کردن، نقل و انتقال دادن، از خود بیخود شدن، از جا در رفتن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری